جمعه دهم فروردین ماه

سالی که گذشت، سالی پر از درد و رنج بود

تنها دلخوشی ما به نایب قهرمانی تیم پرسپولیس در لیگ اسیا خلاصه می شود.

درسطح تیم ملی ان نتایج افتضاح در خصوص ویلموتس دیده شد.هزینه سنگینی در خصوص ویلموتس رو دست فوتبال ما قرار گرفت که اگر در ان چند بازی تیم ملی که ویلموتس مربی تیم ملی بود، بدون مربی به میدان می رفت هرگز نتایج بدتر از زمان ویلموتس حاصل نمی شد.


در خصوص فوتبال پایه ودر مورد تیم های امید وجوانان ونوجوانان ،به دلیل لرزان بودن پایه هیچ امتیازی بر فوتبال ما افزوده نشد.
اخیرا هم در ارتباط با میزبانی تیم ملی در ادامه دیدارهای مقدماتی جام جهانی چنان ضربه ای بر پیکر بی جان فوتبال وارد امد که هنوز که هنوز است، اقایان بی تدبیر در راس فوتبال را از خواب بیدار نکرده است.
انچه که فوتبال ما را رنجور ساخت، بی تدبیری تصمیم گیرندگان در فدراسیون فوتبال بود.
متاسفانه در فدراسیون فوتبال به همه چیز فکر می شد جز خود فوتبال؛ اگر بگوییم در ساختمان خیابان سئول به تجارت واقتصاد بیشتر فکر می شد تا فوتبال شاید بیراهه نرفته باشیم. چون اتاق فکری در فدراسیون وجود نداشت تا درخصوص فوتبال فکری ویا تدبیری اندیشه شود. 
خلاصه اینکه، بی تدبیری ها چنا ن ریشه دوان تا فوتبال به فوتباد تبدیل شود.
اکنون رئیس جدیدی وارد شده است. در نظر دارد تا اندیشه نو به فوتبال تزریق کند، اما غافل از اینکه این فوتبال از پایه ویران است.فوتبال اندیشه فوتبالی لازم دارد، بحث اقتصاد و سیاست نمی تواند نجات بخش فوتبال باشد.تا مادامی که فوتبالی ها برای فوتبال نباشند ،مسیر فوتبال همچنان مانند ۱۰سال گدشته به بیراهه حرکت خواهد داشت.
سخن کوتاه،متاسفانه اخبار خوشی از فدراسیون  حتی با تیم جدید به گوش نمی رسد،چون اتاق فکر همچنان نقش گمشده را در فوتبال دارد.
نویسنده: اکبر عزیزی