شنبه یکم اردیبهشت ماه

غم نان و حفظ غرور؟!

مربیگری در والیبال البته که اغلب رابطه ای، کانالی و رسوخی است و در بسیاری از موارد کنسه های برخی اهالی فدراسیون هم تاثیرگذار بوده و احتمالا هنوزم است، لذا از میان حدود 700 مربی بین المللی اگر فقط 70 نفر را گلچین کنیم، باز به همه تیم نمی رسد به همین دلیل بازهم چاره ای نمی ماند که به هر دستگیره ای آویزان شد، معدودی البته اگر غم نان هم داشته باشند باز غرور خود را حفظ می کنند اما در روزگار یک مویز و چهل قلندر دنیای مربیگری به قول شاعر جز رضا و تسلیم کو چاره ای؟

البته عزل و نصب مربیان باشگاهی با مربیگری در تیم های ملی تفاوت دارد، در باشگاه به ویژه باشگاه های بخش خصوصی صلاح مملکت خویش خسروان دانند، آنهم در شرایطی که چند بازیکن معدود باقی مانده هم به خاطر ریال بی مثال مثل هلندی سرگردان از این باشگاه به آن باشگاه می روند تا در و تخته در والیبال باشگاهی ما با هم جور باشند، بنابراین دیگر بحث حق رشد و حقوق باشگاه های ذیربط و این قبیل مسایل زیر پا گذشته می شود تا دیگر حرفی منطقی برای گفتن نباشد، در چنین همهمه ای است که برای نفر دوم و سوم شدن مربیان فلان تیم باشگاهی چندین اسم رج و قطار می شود. بر آنانی که برای گذران زندگی هزینه سنگین اهل و عیار ناچارند کار کنند حرجی نیست، اما عجیب که در این روزگار غریب دارا و ندار با هم یکی می شوند!

فدراسیون نشینان هم خود را به صاف کردن بدهی های باشگاه ها و بازیکنان (برخی بازیکنان) گذاشته اند و مهم نیست در این همهمه چه بلایی بر سر فرهنگ والیبال می آید. امروز کار به جایی رسیده که بازیکنانی، بازیکن و مربی با باشگاه ها تحمیل می کنند و این قصه آنقدر سر دراز دارد که بعضی ها که در حد یک تیم آموزشگاهی هم نیستند سر از پیرامون تیم های ملی در می آورند؛ وامصیبتا...

خوب، بد، زیبا...

اصل هر نشست و همایشی می تواند سازنده باشد به شرط اینکه مصلحتی نباشد، از جمله نشست کارگروه مشورتی مربوط به آموزش و استعدادیابی که دو سه روز پیش تشکیل شد.

نظرات متفاوت است اما از نگاه ما بیشتر مدعوین هم از نظر علمی و هم از جهت عملی امتحان پس داده و مقبولند؛ جعفر هوتهم، جواد مهرگان، علی فتاحی، احمد لاهوتی، استاد مهرانپور و خانمها آزاد فدا، فنودی، شعبانیان و سلیمانی همه در والیبال ایران دوران آزمون های متعدد را پشت سر گذاشته اند و تالیفات و شاگردان زیادی داشته اند، بنابراین یک بحث باقی می ماند که آیا از قِبل این نشست و برخاست هایم مثل جلسات مهم اندیشی مربیان و کارشناسان از نگاه آقایان چیزی در می آید یا نه؟ پس انتقاد به هر بهانه ای هم که باشد باید در برگیرنده خوب و بد مسایل و موارد باشد و فقط حرفی برای گفتن نباشد.