جمعه دهم فروردین ماه

رسم بد نامهربانی در والیبال

لحظه ها در گذرند، ما به دنبال چه هستیم ؟! درانتظار کدامین فرصت مناسب عمرسپری می کنیم؟! چه خوب می شد اگر پابند شعار « قهرمان زنده را عشق است » نبودیم! قدر شناس بودیم نه ناسپاس!

به قول ادبا ،شعراوحکمای قدیم
تاتوانی درجهان همراه اهل درد باش.
یا مبر نامی ز مردی، یاحقیقت مرد باش.
کاوه سرحدی ارشد داوران بین المللی ودبیر اسبق فدراسیون والیبال را کمتر کسی را می توان یافت که با ورزش به ویژه والیبال سروکارداشته باشد واین مرد نام آشنای ورزش را که سالیان درازی به والیبال ایران خدمت کرده و منشا خدمات زیادی بوده نشناسد.
زمانی که دبیر فدراسیون والیبال ایران بود وپیش از آن قضاوت مهم ترین مسابقات را با سوت بلبلی خود داوری می کرد، خیلی از ورزشیان دربرابرش کرنش می کردند.
تردید نمی توان کردکه یکی از آفات بزرگ ورزش کنونی کشورمان متاسفانه همان شعار نامیمون و ناخوش آیندی است که در ابتدا بدان اشاره کردم که ( پهلوان زنده را عشق است)!!
عجبا چه زود خادمان راستین ورزش، سهل وآسان به دست فراموشی سپرده می شوند؟
ای کاش به موازات پیشرفت و رشد وتوسعه والیبال، رسم انسان زیستن را می آموختیم و سنگدل نبودیم و پاک ترین محبت بزرگان وپیش کسوتان والیبال کشورمان را در زمان حیاتشان ارج می نهادیم و این چنین فراموششان نمی کردیم!
ایرانیان ازدیرباز به پایمردی، جوانمردی ونوعدوستی شهره بودند وپایبند آداب ورسوم خاصی به مهرورزی نسبت به پیران جهاندیده وبیماران در بستر آرمیده بودند.
حال چه اتفاقی رخ داده که ما انسان ها ( اشرف مخلوقات) نشانه ها را گم کرده ایم؟!
چراعاطفه ها این گونه سرد و بی روح شده اند؟!

رسم غریبی شده است!
پایه های این رسم زشت و ناپسند را چه کسانی بنا نهاده اند؟! هرچه هست رسم بدی است!
کاوه عزیز والیبالی های راستین همواره شما را پاس می دارند.
من نگارنده از شما که اینک دور از خانه دومت« فدراسیون والیبال ایران » با بیماری دست بگریبانی و غمگین مانده اید حلالیت می طلبم.

هرچه نباشد ما ورزشیان تکیه بر مولایمان علی « ع» داریم یعنی انسانیت، صداقت ، آدمیت به ما حکم می کند همسفر شویم وراه مهر و محبت و وفاداری را آن گونه که شایسته شما است معنا کنیم
آری از یاد نبریم ای مثل معروف راکه از قدیم گفته اند، (همان بد روی که کشته ای).

نویسنده: اصغر قلندری - اصفهان