پنجشنبه نهم فروردین ماه
نیم نگاه

کی انتقاد کنیم؟

در همه جای دنیا نقد و بررسی به عنوان یکی از اهرم های اصلی مسایل و رخدادهای اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی است. البته افرادی که نقد می کنند، در حیطه تخصص خود اهلیت به سزایی دارند و صرفا حرفی برای گفتن نیست. منتقدان آنقدر توانمند هستند که برای نوشته ها و گفته های خود دفاعیه های محکم و مستدل دارند. اما در جامعه ما نقد جایگاهی ندارد. به همین دلیل منتقد حتی اگر با انصاف ترین و آگاه ترین آدم ها هم باشد، با هیزم تر و خشک می سوزد.

در روزهای اخیر که تیم بوکس جوانان ایران از آوردگاه جهانی لهستان دست خالی باز گشت، چند پیشکسوت و کارشناس انتقاد کردند که می توانستیم حداقل یک مقام قهرمانی به ارمغان بیاوریم اما به جای مربی جوانان، سرمربی تیم ملی بیشتر این نقدها را غرض ورزی خواند. در مورد عملکرد تیم وزنه برداری در رقابت های قهرمانی آسیا هم این جدل گفت و گریز ادامه دارد و مانده ایم که وقت انتقاد چه زمانی است؟ پیش از مسابقات یا بعد از رویدادهای مهم بین المللی؟ ای کاش به جای جبهه گیری، موافقان و مخالفان هر فدراسیون دور یک میز بنشینند و بدون جبهه گیری حرف های همدیگر را بشنوند و نتیجه گیری کنند.

آنچه که دیروز یکی از چهره های شاخص ورزش سه گانه کشورمان درباره رفتار و کردار رئیس این فدراسیون که از قضا کشتی گیر هم است، عنوان شده نشان می دهد که فدراسیون های ورزشی ما به شدت به نقد واقع نیاز دارند و در این بین بارها و بارها نوشته ایم که ناظران وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک در رشته های مختلف باید افرادی آگاه، دلسوز و غیروابسته باشند تا حقایق را به درستی به دستگاه ورزش کشور گزارش دهند. تا زمانی که اصل ارزیابی و بازرسی به معنی واقعی اعمال نشود، مشکلات ورزش ما همچنان تلمبار روی هم می ماند و عمر نسل ها بر باد می رود.

نویسنده: رضا اسماعیلی