جمعه دهم فروردین ماه
نیم نگاه

بی قوارگی های مدیریتی در کشور

روزگار تلخی را پشت سر می گذرانیم. کرونای لعنتی از یک سو و ده ها تنگنایی که جامعه ما را در بر گرفته است اما مردم ما، مردان پایداری و استقامت است و تن این نازنینان را فقط سوگ عزیز می لرزاند...

در جامعه ای که هنوز هم احساس و عاطفه و نوع دوستی موج می زند، خبرهای ناگوار مثل از دست ریحانه یاسینی و مهشاد کریمی دو همکار جوانی که در اثر سهل انگاری مسئولان مربوطه در عنفوان جوانی از دست رفته اند یا سرباز معلمانی که در حوالی کویر دچار سانحه شده و گل وجودشان پرپر شده است، با تسلی و تسلیت نمی توان آن را جبران کرد. نگاه کنید که طی این دهه چندصد نفر از هموطنان ما جان خود را در اثر اشکالات فنی و اختلالات دیگر در خودروهای جمعی از دست داده اند. آیا هیچ مسئولی، مسئولیت از دست رفتن این جان های نازنین را برعهده گرفته است؟ می گویند تحریم هستیم اما مدیریت چه ربطی به تحریم جهانخواران دارد؟ تا کی باید شاهد سهل انگاری افرادی باشیم که بر اثر واسطه و رابطه هر کاری را که به آنها می سپارند می پذیرند و هیچ کاری را به ثمر نمی رسانند. آیا وقت آن فرا نرسیده است که اداره امور مملکت را به دست جوانانی بسپاریم که سرشار از مسئولیت پذیری، اراده و دانش هستند. جواننی که پول و پارتی ندارند اما جوهر وجودی آنها می تواند درخت اقتصاد، اجتماع و سیاست را آبیاری کنند...

واقعا نمی دانیم که در سوگوارها، چه بنویسیم که همه حرف ها و شعارها کلیشه ای شدند.

نمونه ای از سوءمدیریت ها را هم در ورزش بارها و بارها دیده و شنیده ایم. مثل برکناری دبیر فدراسیون کاراته به دلیل اعتراض سرمربی تیم ملی و بعد به جای اینکه قانون و عرف متداول جاری شود، و هر یک به وظایف خطیری که برعهده دارند، تحکم و تاکید شود، دبیر فدراسیون برکنار شود تا اینجا هم سنگ بر روی سنگ بند نشود و بی قانونی و بی قوارگی در بخش دیگری از شئون اجتماعی کشور نمود تاسفباری پیدا کند. نمی دانیم از چه مرجعی درخواست شایسته سالاری داشته باشیم؟ اما فقط امیدوار هستیم که رئیس جمهوری جدید، فصل تازه ای در اداره امور مملکت از طریق گزینش های بی واسطه و اصلح بگشاید.

نویسنده: حسین علی اسماعیلی