سه شنبه بیست و هشتم فروردین ماه
«یورو» و دلهایی که غنج می زند

مادرزاد کار نابلدیم

حساسیت تمام قد در لیگ برتر و لیگ یک، همچنین تنور داغ جام ملت‌های اروپا و کوپا آمریکا خواب و خوراک میلیون ها علاقه مند به فوتبال را  در کره خاکی گرفته است.

خیلی ها لهله می زنند روز موعود فرا برسد تا توفیق تیم محبوب خود را ببینند  و در عرش سیر کنند.

فوتبال به عنوان یک پدیده اجتماعی مرزها را درنوردیده و فراست در عرصه مدیریت و رسوخ تکنولوژی در اجزای ساختار این ورزش،  نگاه میلیونها علاقه مند به توپ گرد و مستطیل سبز را بخود متوجه کرده است.

این مهم در جوامع پیشرفته و حرفه ای نمود عینی دارد اما اگر بخواهیم فوتبال خودمان را با آنها مقایسه کنیم بخوبی پی می‌بریم که تفاوت از زمین تا آسمان است.

براستی ما تا چه زمان باید سرنا را از سر گشادش بزنیم و در سیر تحولات فوتبال این همه درجا بزنیم؟!

بازیهای یورو که به فینال خود رسیده، بر این نظریه صحه گذاشت که از دایره متحول شده فوتبال بدجوری دور مانده ایم.

تا چه زمان باید دلمان برای داشتن زمین‌های مسطح، سیستم پیشرفته" وی ا ی آر"، استادیوم‌های استاندارد و... غنج بزند؟!

شگفتی آنجاست که با وجود مشکلات متعدد در عرصه زیرساخت و امکانات نازل، توقع داریم میزبان رقبای آسیایی هم باشیم.

گویی فیفا و ای اف سی در خواب تشریف دارند که تقاضای میزبانی می کنیم و تازه طلبکار هم می‌شویم.

انگار نمی دانیم که آنها از سیر تا پیاز فوتبالمان آگاه هستند و ضعف های ساختاری ما را مثل کف دستشان می شناسند.

بهتر است به جای موج سواری، واقعیت های موجود را پذیرا باشیم و از مسابقات معتبری همچون یورو بیاموزیم.

هم و غممان شده جام‌جهانی و رفتن به اين رقابت ها را آرزوی غایی می پنداریم، غافل از آنکه با کوهی از مشکل مواجهیم.

خودمان را گول نزنیم و بیاییم به جای لاف زدن، چارچوب نوین را باور و مطالبه بحق جامعه فوتبال را عملی کنیم.

این خواسته، منطقی است و اصلا زیاده خواهی نیست بلکه از نان شب هم واجب تر  می نماید.

هرچند که باید باور کنیم ما  مادر زاد آماتوریم و بلد نیستیم از فوتبال لذت ببریم.

نویسنده: رضا میرزاییان