صدا وسیما و رسانه های ورزشی به جای اشاعه بد اخلاقی ها و ایجاد مناقشه و منازعه در ورزش به ویژه فوتبال باید مروج فعالیتهای سالم فرهنگی و ورزشی باشند.
نوع نگاه مجریان برنامه لیگ برتر و شبهای فوتبالی قابل دفاع نیست!
صدا وسیما در مباحث فرهنگی ورزش باید به مثابه دانشگاه عمل کند و به عنوان یک رسانه تاثیر گذار و پر مخاطب ،به نحوی عمل کند تا مجموعه اقداماتش در مسیر تقویت ورزش باشد.
متاسفانه این رویکرد فرهنگی و اجتماعی در برنامه لیگ برتر و شبهای فوتبالی کم‌رنگ شده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته است!
متاسفانه طیف گسترده ای از مدیران، مربیان و بازیکنان فوتبال باشگاهی ما، به جای برنامه ریزی و کار زیر بنایی و انجام درست وظایف به اقدامات حاشیه ای و بعضا تخریبی روی آورده اند.
انگ‌زدن به دیگران،صدور بیانیه های تکراری،پرخاشگری و هوچی گری و اعتراض گسترده به داوران و مجریان فوتبال بیداد می کند.
هواداران و مخاطبان هم از این مشاجرات و منازعات خسته و رنجیده خاطر شده اند.
برخی رسانه ها و خبرگزاریها که تمایلات رنگی و جناحی دارند،بر اساس نوع نگاه جانبدارانه خود قلم می زنند و قدم‌بر می دارند و...
نمی توان‌به یک‌رسانه یا پایگاه خبری که اساسا به طور اختصاصی به تیم آبی یا قرمز و تیم دیگری تعلق دارد ایرادی گرفت.
اما از صدا و سیما و برنامه های فوتبالی انتظار نمی رود به جای تحلیل و انعکاس درست فعالیتها ،مروج بد اخلاقی باشند و در یک کلام آتش بیار معرکه باشند.
رودر رو قرار دادن مدیر ،سرپرست،مربی و بازیکن دو تیم سرخابی یا تیمهای دیگر در یک برنامه زنده تلویزیونی و راه انداختن دعوا و مشاجره با رسالت خطیر این رسانه در تضاد جدی است.
پذیرفتنی نیست به بهانه تهیه یک برنامه چالشی و داشتن مخاطب بیشتر از انجام رسالت‌خطیر فرهنگی غافل بود و به بیراهه رفت.
اینکه دو مسئول باشگاه بدترین الفاظ را در یک برنامه زنده تلویزیونی رد و بدل کنند و مجری هم به این مناقشه دو طرفه دامن زده و موجب افزایش تنش شود با هیچ اصول برنامه سازی منطبق نیست.
این نگاه غلط آسیب جدی به ورزش و فوتبال وارد می کند و مسیر فوتبال باشگاهی را به انحطاط می کشد.
ابن دو برنامه باید موضوعات تحلیلی و ریشه ای فوتبال را مورد توجه قرار داده و با دعوت از‌مدیران، مربیان و کارشناسان علوم تعذیه و بدنسازی به مسائل بنیانی فوتبال بپردازند.
مسابقات جام ملتها در اروپا و رقابتهای مهم کوپا آمه ریکا حاوی نکات مهم و آموزنده ای بود.
باید به تحلیل این نکات مهم پرداخت.
اینکه اغلب تیمها از روش سه دفاعه تبعیت کردند.
اینکه جوانگرایی و فوتبال درگیرانه و فیزیکی نقش اول را مسابقات ایفا کرد.
اینکه اغلب بازیکنان حاضر در میدان فراتر از ده کیلومتر دویدند.
در کنار اینها باید به کارهای تاکتیکی و فوتبال مقابله گرایانه تیمها پرداخت و مسائل آنالیز ،بدنسازی،علوم تغذیه و پزشکی و تمرینات مدرن روزانه را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
باید مدیریت اجرایی مسابقات اخیر در اروپا و چگونگی جذب اسپانسر ها و تبلیغات محیطی را مورد کنکاش قرار داد و مدیران باشگاهی را دعوت به این رویه کرد.
تاسف آور است به جای این اقدامات ضروری و مورد نیاز فوتبال ،مدیران باشگاهی را رودر رو قرار داده و فضایی در اختیار آنها بگذاریم تا به هم انگ بزنند و یکدیگر را دروغگو و هوچی گر و...بنامند.
عجیب تر اینکه مربیان و مدیرانی که خود الگوی بدرفتاری و بداخلاقی هستند از این فضا سو استفاده کرده و صراحتا از پاسخگویی به سوالات در کنفرانس های قبل و بعد از مسابقه طفره بروند.
اقدام اخیر مربی پرسپولیس را باید اوج بی مبالاتی و مدیریت هرکی هرکی در فوتبال دانست.
منوط کردن مصاحبه به خروج نمایندگان سیما از کنفرانس مطبوعاتی از سوی گل محمدی را باید نمونه بی انظباطی تلقی کرد.
مسئولان و دست اندرکاران‌سازمان لیگ هرگز نباید این اجازه را به گل محمدی می دادند تا خارج از حیطه و وظایف خود اقدام کند.
این ضعف آشکار مسئولان اجرایی ماست که با خاطیان برخورد قاطع نمی کند و با مدارا و مصلحت اندیشی کار را پیش می برد.
از طرفی این ایراد به ما رسانه ای ها، به ویژه برنامه سازان صدا وسیما هم وارد است که بی دلیل فرصت عرض اندام در اختیار مدیران و مربیان می گذاریم تا بر اساس نوع نگاه خود تصمیم بگیرند و از پاسخگویی به نمایندگان رسانه ها طفره بروند.
نویسنده: احمد میرزاییان