جمعه دهم فروردین ماه
تیم ریشه دار دیگری رفت پی کارش

با ماشین سازان خوب "تا" نکردند

سقوط ماشین سازی تیم ریشه دار تبریزی نگران کننده بود ، همانطوریکه پیشتر ناکامی تیمهای ریشه دار ملوان انزلی و برق شیراز  و تیمهایی از این دست نیز کاممان را تلخ کرد.

شوربختانه سالهاست که سرنا را از سر گشادش می نوازیم و با تیمهای سازنده خوب "تا" نمی نکنیم.

  ماشین سازی رفت پی کارش و معلوم نیست آینده این تیم ریشه دار بکجا ختم خواهد شد.

تیمی دوست داشتنی و اصیل که سنگ بنایش در سال 1347 چیده شد و با زنده یاد محمد رنجبر در لیگ تخت جمشید خودنمایی کرد.

گارنیک مهرابیان نیز ماشین سازان را متحول کرد و مرحوم بیوک صباغ هم خون دل بسیاری خورد تا این تیم را به بلوغ و هارمونی لازم برساند. حتی زنده یاد ناصر حجازی هم در مقطعی سکاندار هدایت ماشین سازان شد.

احد شیخ لاری، احد شترباتی، امیر داداش ضیایی، غلامرضا باغ آبادی  کیومرث پورفاضل، ولی حاتمی، حسن خان فام، علیرضا اکبرپور، جاوید شکری، علی اکبر استاد اسدی، محمد علوی در این تیم سازنده چهره شدند.

در دوره طلایی ماشین سازی مجید تشرفی ، کاظم سید علیخانی، حسین راغفر، رضا عباسی، سعید پهلوان افشاری، مهدی حاج محمد نیز حضور داشتند و خلاصه اینکه خطه سهند به این تیم قابل می بالید.

 اعتراف می کنیم، ماشین سازی در لیگ روبه پایان، چهره همیشگی را نداشت و کم مهری ها دست بدست هم داد تا زیرآبش را بزنند و فاتحه‌  اش را بخوانند.

بطور قطع اگر منابع مالی و امکانات بایسته و از همه مهمتر اصل حمایت نباشد مثل روز روشن است که تیمهایی از این دست به سرنوشت دارایی، شاهین، بانکملی، راه آهن، پاس، هما، اررات، تهرانجوان و... مبتلا خواهند شد.

براستی تا چه زمان تیمهای ریشه دار باید در چنگال بی انصافی گرفتار شوند و روی لبه تیغ راه بروند و... ؟!

نویسنده:  رضا میرزاییان