شنبه یکم اردیبهشت ماه
نیم نگاه

یادم از کشته خویش آمد هنگام درو

المپیکی دیگر از راه رسید. بزرگ ترین میدان رقابت ورزشی جهان که در آن سیادت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ورزشی کنار هم چیده شدند و ما امروز که در آستانه این رویداد بزرگ هستیم، سپاس بیکران خود را تقدیم مردان و زنانی می کنیم که طول تاریخ این بازی ها گاهی با دست خالی، طلا ضرب کرده اند و خالق افتخاراتی به یادماندنی بودند.

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو

یادم از کشته خویش آمد هنگام درو

گفتم ای سخت بخت بخفتدیدی و خورشید دمید

گفت با این همه از سابقه نومید مشو...

غیرت ایرانی به جای خود؛ ولی این سوال برای ما پیش آمده که برای المپیک چه کاشته ایم و انتظار داریم چه درو کنیم؟ همیشه امیدوار هستیم اما به نظر می رسد که باز هم باید در این آوردگاه چشم به پنجه های قدر کشتی گیران، ضربات تکنیکی، کامپیوتری تکواندوکاران و سختکوشی کاراته دوخته ایم که باید جور مدال آوری را بر دوش بکشند و نیز وزنه برداری که دیگر آن سرپنجه بودن گذشته را ندارد و از اسطوره ها خالی است. بنابراین برای موفقیت مردان مصمم کشورمان در ورزش های سنگین بهترین آرزوها را داریم. در برخی رشته ها مثل والیبال و بسکتبال همین که جواز حضور در المپیک را گرفته ایم، خودش نوعی افتخار است و دریغا که دوری فوتبال از المپیک به مرز چهل سالگی رسیده است. این ورزش با همه هیاهو و البته جاذبه های بین المللی ای که دارد، همچنان درجا می زند. کی آفتاب اقبال فوتبال طلوع می کند، نمی دانیم؟ ولی این را به وزیر جدید ورزش و کمیته ملی المپیک یادآوری می کنیم که کاروان ورزشی ما با همه شایستگی هایی که جوانان ما اعم از دختر و پسر به خرج داده اند، بدون مثل شیر بی یال و کوپال است. برای فوتبال باید طرحی نو درانداخت و علمی و عملی بود و دلی حرکت کرد.

نویسنده: حسین علی اسماعیلی