پنجشنبه نهم فروردین ماه
نیم نگاه

چه از جان ورزش می خواهید؟

از چهار دهه پیش که بنا به شرایط ورزش ما از تحصیلکردگان و فرهیختگان خالی شد، عده ای از آموزش و پرورش برخواسته اند که خود را ناجی ورزش کشور می پنداشتند...

ناجیان ورزش از مدارس شروع کردند و بعد از وزارت آموزش و پرورش به سازمان تربیت بدنی و سپس به کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش نقل مکان کرده اند و به بهانه تحقیق و پژوهش سر از کشورهایی چون کوبا، شرق اروپا و ... اما هیچ کس ندید که حاصل سفرهای این آقایان چیست و طی چند سال که سمت ها و پست های ورزش کشور را دست به دست کرده اند، چه حاصلی برای ما داشتند. نمی خواهیم از تک تک آنها نام ببریم اما از آقای نصرا... سجادی که در همه المپیک ها حضوری پررنگ دارند می پرسیم در این 40 سال چه کرده اید. چند مدیر ورزشی پرورش داده اید و ره آورد حدود 40 سال حضور دایمی شما در ورزش کشور چیست؟ لطفا اعلام کنید. حداقل درباره همین بازی های المپیک جاری در توکیو. دوستان تان چه کرده اند؟ این پرسش را درباره محمدرضا داورزنی هم داریم که چگونه سر از دستگاه های ورزش درآورده اند و والیبالی را که پایه آن یزدانی خرم با کمک کارشناسان استخوان خردکرده ریخته بودند، در دست گرفت و به جز دوره اول ریاستش بر بقیه دوره ها بازدهی نداشت. هزینه های کلان و هیاهوی بسیار برای هیچ. دیروز شکست تیم ملی والیبال که سوهان بر اعصاب همه ایرانیان کشید، شکست برنامه های ایشان بود که فکر می کند فدراسیون والیبال ملک مطلق وی است. متاسفیم که نه آقای صالحی امیری اشراف به ورزش کشور دارد و نه وزیر ورزش. اگر چنین نبود حداقل دو تا بازرس درست و حسابی برای خود انتخاب می کرد تا گزارش های درونی و بیرونی این رشته پرطرفدار را ارائه می داد. هرچند که از اشخاص غیرورزشی انتظار نداریم که درد دردمندان ورزش کشور از جمله والیبال را درک کند تا چه رسد به اینکه دنبال طبیبانی حاذق باشند که این معضل در هم پیچیده را جراحی کنند.

آقای رئیس جمهور جدید ورزش کشور را به دست ورزشی ها بسپارید. اشخاصی که قهرمان جهان و المپیک شدند و در زمین های ملی و بین المللی عمر گذاشته اند، تحصیل کرده اند و به عشق این مملکت زرخیز و پربرکت ماندند اما هرگز فرصت خدمتگزاری و ارایه طریق نیافتند.

نویسنده: حسین علی اسماعیلی