جمعه سی و یکم فروردین ماه
نگاه به لیگ بیستم از زاویه دیگر

کمین بیهوده در مسیر قهرمانی پرسپولیس

لیگ بیستم فوتبال به پایان رسید. پرسپولیس برای پنجمین بار قهرمان شد. در خصوص قهرمانی پرسپولیس حرف وحدیث فراوان بود، اما آننچه واقعیت است، اینکه نمی توان ونمی شود قهرمانی پرسپولیس را منکر شد.

پرسپولیس با یحیی گل محمدی تئوریسن بزرگی چون حمید مطهری و انسجام تیمی از همان ابتدا برای قرار گرفتن بر سکوی قهرمانی به دنبال برنامه ریزی رفت وهدف را برای خود ترسیم کرد.

در این مسیر گرچه فراز وفرود را احساس کرد ولی از اصل کار دور نشد.

برخی ها باور نداشتند که پرسپولیس در چه مسیری اصولی حرکت می کند واز این رو در کمین تخریب آن نشستند و حاشیه سازی را دامن زدند. در این نگاه خودی وغیر خودی یک سو شده بودند. اما گل محمدی و دستیارانش به این مسایل توجه نکردند. در ادامه کار، باید به سپاهان اشاره داشت که سپاهان با حضور محرم نویدکیا سپاهان شد،گرچه او دیر به تیم محبوب اصفهانی دیده شد.

استقلال بالا و پایین فراوان به خود دید. از درون و بیرون این تیم به چالش کشیده شد. اما از روزی که مجیدی به تیم چسبید، استقلال امیدواری را به خود دید تا روزهای طلایی را احساس کند اما زور استقلال برای قهرمانی درلیگ برتر کم و کافی نبود.

ااصولا لیگ بیستم از نیم فصل دوم به لیگ دیدنی تبدیل شد. زمانیکه مدعیان قهرمانی به یکدیگر نزدیک شدند و برای صدرنشینی و قهرمانی رقابتی میلیمتری را به نمایش گذاشتند.از سوی دیگر در انتهای جدول جنگ برای بقا بالا گرفت و هر هفته بر میزان و شدت آن افزایش می یافت.

از نگاهی دیگر باید گفت لیگ بیستم به لحاظ کیفی ان استاندارهای لازم را همراه نداشت.دلایل خاصی دیده شد.عمده ترین آن همان تعطیلات لیگ به خاطر ویروس کرونا بود.

لیگ بیستم ،نتوانست قابلیت های فوتبال ما را به تصویر بکشاند.هیچ پدیده ای ظهور نکرد.هیچ تیمی فراتر از توانایی اش حرکت نکرد.هزینه های سنگینی رقم خورد. قراردادهای نجومی بین بازیکنان با باشگاه منعقد شد، اما دست آخر درمسیر خروجی چیزی به عنوان تحول  دیده نشد.این همان حکایت افتابه لگن هفت دست را همراه دارد.

لیگ بیستم نتوانست جولانگاه جوانان در حال پرواز باشد. گرچه برخی از تیم ها مانند سایپا وپیکان به جوانگرایی روی آوردند،اما ان توقعی که انتظار می رفت بر آورده نشد.

در بحث قضاوت مسابقات بیشترین هجمه را به سمت و سوی داوران را شاهد بودیم. حقیقت امر این است که این مقدار هجمه نمی توانست عادلانه باشند. حق خواهی مطرح می شد اما این خواسته تعریف همان اتوبان یکطرفه را داشت، چون هر کس خود را مظلوم می دانست و این در حالی بود که داوران هم مظلوم واقع شدند. تغییرات در کمیته داوران و دپارتمان داوران گرچه دیر صورت گرفت، اما تاثیرگذار بود. هرچند که در امر قضاوت یکدستی و یکرنگی و یکپارچگی  در جهت اجرای قوانین شاهد شاهد تناقض در مواردی نیز بودیم.

نویسنده: اکبر عزیزی