جمعه سی و یکم فروردین ماه
در این المپیک هم غم دیدیم، هم شادی اما...

کسی از رییس کمیته رسانه کمیته ملی المپیک خبر دارد؟

14 روز از المپیک توکیو سپری شده و به عنوان بیننده تلویزیونی غم و شادی های زیادی را دیدیم. امیدهای زیادی پرپر شد، مدال های رنگارنگ بسیاری از مشت نمایندگان کشورمان در رفت.

هم شادی دیدیم، هم غم. گرچه غم هایش بیشتر از شادی بوده اما باز هم المپیک است و هزار و یک اتفاق جالب و دیدنی. در این رویداد بزرگ تاریخ آنقدر جلوه های ویژه و خاص وجود دارد که  تا در آنجا حضور نداشته باشید نمی توانید درک کنید. این را لااقل در تصاویر ارسالی خبرنگاران و عکاسان اعزامی به توکیو دیده ایم.

در این مدت از همه چیز و همه شخص عکس و فیلم دیدیم. از خوشحالی تیراندازی که تنها مدال کاروان را برگردن آویخت تا اشک های سعید معروف. از آن افتتاحیه زیبا تا لباس های پرانتقاد. از نرسیدن دوباره نماینده دوچرخه سواری کشورمان به خط پایان تا سنجاب پرنده فرنگی کار کشورمان. امروز هم که شکر خدا یک برنز بدست آوردیم و همه روسای کاروان کشورمان برای تماشای نماینده فرنگی ایران در سالن حضور داشتند، به جز...!

خلاصه در این مدت از همه چیز و همه کس خبر بود، جز یک نفر که وظیفه اش ایجاب می‌کرد بیش از دیگران دیده شود. ما در این چند روز رییس کمیته ملی المپیک را پرتلاطم و شلوغ دیدیم، رییس کاروان و کادر پزشکی هم به همین شکل. دبیرکل و معاون ورزش قهرمانی را هم پررنگ می‌بینیم. کادر اجرایی و رسانه ای را هم در بسیاری از گزارشات و اخبار دیده ایم.

ما در این سفر خیلی ها را دیدیم که در کنار ورزشکاران و مربیان بالا و پایین پریدند و در هر شرایطی تیم ها را تنها نگذاشتند اما نکته ای که برای ما جالب بود چرا هیچ خبری از رییس کمیسیون رسانه کمیته ملی المپیک در این چند روز نیست؟ مگر نه اینکه ایشان کار لیدری اصحاب رسانه را باید داشته باشد؟

چرا در این چند ساله تعریف کاملی از وظایف سازمانی و اداری برای ایشان نشده؟ او که دست رد به هیچ تورنمنت و مسابقه ای نمی زند شنیده ایم خیلی علاقه ای به دیده شدن در سالن های ورزشی و مسابقات ندارد و ترجیح می دهد تنها به استراحت بپردازد. تنها به صرف اینکه ایشان علاقه زیادی به استراحت در هتل های خارج از کشور دارد که نمی‌تواند دلیل اعزام به المپیک باشد. خیلی ها به چنین سفری علاقه دارند اما واقعاً  فلسفه حضور ایشان چنین سفر مهمی چیست؟ مگر نه اینکه یکی از سیاست های ریاست کمیته ملی المپیک اخلاق مداری و شایسته سالاری بوده است، پس چرا باتجربه بازی‌های آسیایی جاکارتا و عملکرد ضعیف ایشان مجدداً شاهد اعزام نا به حق این فرد به المپیک هستیم؟

بهتر نبود جمشید حمیدی با سابقه ۴۵ سال کارشناسی والیبال به المپیک اعزام می شد؟ شایسته نبود عنایت آتشی با سابقه ۵۰ سال گزارش بسکتبال به چنین رویدادی می رفت؟ هیچ می دانید این اساتید حتی یکبار هم به المپیک نرفته آمد ولی تا دلتان بخواهد افراد ناکاربلد به خاطر لابی های رسانه ای مسافر این رویداد تاریخی شده اند؟

چرا رییس محترم کمیته ملی المپیک که همه چیز را بخوبی زیر نظر دارد خیلی ساده از این موضوع می گذرد. مگر برای اعزام هر نفر به توکیو هزینه نمی شود؟ همانطور که از فدراسیون ها و تیم های ملی این انتظار وجود دارد که با تمام قوا به المپیک بیایند از کمیته ملی المپیک هم این انتظار می رود که افراد شایسته را به این رویداد مهم بفرستد. وظیفه و اختیارات هر فردی در این سفر مشخص بوده است، لطفاً بگویید محسنات حضور این آقا در بازی های آسیایی سه سال قبل و المپیک توکیو چه بوده است؟ البته این سفر هم به خیر و خوشی برای ایشان و سایرین گذشت اما رییس کمیته ملی المپیک که خدمات شایسته اش تا سالهای سال از ذهن ها پاک نمی شود باید بداند یک نمره منفی در کارنامه اش ثبت شده و این نکته که نتوانست جلوی زد و بندهای رسانه ای را در اعزام های کاروان کشورمان به رویدادهای مهم را بگیرد.

 

نویسنده: حامد قاسمی عارف