جمعه دهم فروردین ماه

باخت های دراماتیک و اشک ها و لبخندها

والیبال المپیک پر از شکست ها و پیروزی های دراماتیک بود و اشک ها و لبخندهایی که در تاریخ این ورزش اکروباتیک ثبت شده است. خروس های فرانسوی، عقاب های لهستانی را شکار کردند. ایتالیا توسط آرژانتینی ها از دور خارج شدند.

کانادا و برزیل هم شکست خوردند و از همه مهم تر ایالات متحده که همیشه یک پای مثلث قهرمانی بازی های مهم بوده اند. والیبال با این نتایج عجیب و غریب پای به دوران جدیدی می گذارد. اما آنچه که برای همیشه در اذهان می ماند، جلوه های انسانی است که در غالب تعصب و شور ملی نقشی زیبا پیدا می کند. خوآن تورنا ستاره بلندآوازه ایتالیایی که به پهنای صورت می گریست، پیراهن خود را به یک جوان تازه از گرد راه رسیده یعنی میشیلیتو اهدا کرد. ایتالیا اما همیشه با کمبود نیروهای انسانی مواجه بود اما هر بازیکن غریبه ای که به تابعیت درآورد، با تمام وجودشان برای لاجوردی پوشان توپ زدند. زالتانوف از بلغارستان، خوآن تورنا از کوبا، جری کوار از مجارستان و ... با این همه شاید چندسالی طول بکشد تا ولاسکو بتواند نسل جدیدی را برای ایتالیایی ها تربیت کند. لهستانی ها هم باور نمی کردند که توسط خروس های فرانسوی حذف شوند، وقتی که باختند گریه امانشان نمی داد. حتی کوبیاک با آن همه سرسختی زانوی غم در بغل گرفت. چاشنی مسابقات ورزشی هم همین غم ها و شادی هاست. در برخی از کشورها اما جوانان شان با ورزش زندگی می کنند. از جمله ایران که والیبال یک برنده بین المللی و ملی است.؛ پس این حساسیت را درک کنید و بازیکنانی پرورش دهیم که اول و آخر تفکرشان ملی اندیشی باشد. البته که نسل گذشته ما با چنین شوری زندگی کرده اند. اما این قصه ادامه دارد؛ بیاییم یک وفاق همه جانبه برای ارتقا احیا و اعتلای والیبال ایران به وجود آوریم و البته فدراسیونی که به افکار عمومی باورمند باشد.

نویسنده: جمشید حمیدی