پنجشنبه سی ام فروردین ماه
سلام خوزستان به جام باشگاه های آسیا؛

فتح شیرین نکو و تاوان سنگین فرهاد!

ماراتن جام حذفی پیام آور شادی  برای هواداران دوآتشه و خونگرم خوزستانی بود.فتح شیرین نکو ،فولاد را به جام آسیا رساند،اما فرهاد و بازیکنانش از سو مدیریت باشگاه لطمه دیدند و با دست خالی از نقش جهان خارج شدند.

پیکار پایانی جام حذفی کشور حاوی دو نکته اساسی بود. فولاد در سایه اتحاد وهمبستگی و حمایت کادر مدیریتی خود و در راس آن پیوند درست نکونام با  سعید آذری به هدف رسیدو به فتح جام نائل آمد. در آن سوی میدان عکس این معادلات رقم خورد. فرهاد مجیدی و بازیکنانش هیچگاه از حمایت اصولی هیات مدیره و مدیرعامل برخوردار نبودند.فرهاد در دو سه ماه گذشته با چنگ و دندان این تیم را حفظ کرد و با ناملایمات ستیز جانانه داشت.

امکانات ناچیز و مشکلات جورواجور سوهان به روح بازیکنان استقلال می کشید و موجب آزار هواداران شده بود.در این‌میان فرهاد یک تنه در صدد راست و ریس کردن اوضاع بود.

بازیکنان او هم اگر چه تا آخر پای فرهاد ایستادند،اما باید قبول کرد که یک تنه نمی توان به میدان رقابت رفت و به هدف رسید.

فوتبال در عصر کنونی مبتنی بر اصول مدیریت علمی و راهبردی  پایه گذاری شده است.در این راستا تیمی موفق است که این اصول را بدرستی رعایت کند و در عرصه رقابت  از پایداری و ثبات لازم برخوردار باشد.

فولاد به لحاظ امکانات سخت افزاری و نرم افزاری و اصول مدیریتی مسیری درست را پیمود.

نکونام و دستیارانش هم در ابعاد فنی و راهبردی عملکرد مناسبی داشتند.

اتخاد تاکتیک مناسب ،آنالیز حریف و آماده نمودن نفرات به لحاظ انگیزشی و ذهنی از مهمترین شاخصه های تیم فولاد بود.به لحاظ آمادگی جسمی و میزان دوندگی و نبردهای تک به تک  هم نفرات فولاد یک سر و گردن از استقلالی ها برتر بود.

این رجحان و استیلای فیزیکی از تمرینات اثرگذار و مثبت حکایت می کند.

برای نمونه باید به دوندگی بی امان پریرا و پاتوسی دو  مهاجم مسن آنها اشاره کرد که یک لحظه در زمین استقلال آرام و قرار نداشتند. پاتوسی که در ابتدای سال از سنگینی وزن رنج می برد ۱۱۵ دقیقه در زمین جنگید.پریرا هم ۱۲۰ دقیقه با مدافعان استقلال مقابله جدی داشت

آبشک،ساسان انصاری،احمد زاده و نیک نفس  هم در میانه میدان با تسخیر فضا و احاطه بر مرکز زمین عملا خط هافبک استقلال را از کار انداخته بودند. آنها در فاز دفاعی و تجمع در زمین خودی و اتخاذ تدابیر دفاعی هم عملکرد درستی داشتند که از آمادگی بالای جسمی آنها حکایت می کرد

در آن سوی میدان فرشید اسماعیلی  و رضانوند ‌را کم تحرک و خنثی دیدیم.در غیاب دانشگر خط دفاع استقلال نظم همیشگی را نداشت و در خط حمله هم قائدی تک و تنها بود.

در ۱۲۰ دقیقه بازی هیچگاه توپ ساخته و پرداخته ای برای قائدی مهیا نشدو حضور ارسلان مطهری هم در میدان گره گشا نبود.

در هر حال فتح جام‌از سوی فولادیها و کسب سهمیه آسیایی را می توان برای فوتبال خوزستان نوید دهنده دانست.

فوتبالی که‌سرشار از استعداد نهفته است.این ظرفیت بالقوه و مرواریدهای درخشان را باید زیر چتر حمایت قرار داد و با مدیریت درست به ساحل نجات رساند.

فوتبال خوزستان بیش از هر چیز به اتحاد جامعه پیشکسوت و فوتبالیست های اسم و رسم دار این دیار نیاز دارد.مدیران این خطه زر خیز باید  فوتبال پایه را مهم بشمارند و استعداد یابی را در اولویت قراردهند تا بار دیگر برزیل ایران،بازیکنانی شاخص و اثر گذار را به فوتبال ایران  معرفی کند.

استقلال با فرهاد مجیدی هم در این‌پیکار سرنوشت متحمل خسارتی سنگین شد  و تاوانی سخت پرداخت.

فرهاد خیلی سعی کرد تا یک تنه جور همه را بکشد، اما مشخص شد با یک دست نمی توان چند هندوانه برداشت.

حالا استقلال باید به کلی چهره عوض کند.

اعضا ناهماهنگ و کم‌اثر هیات مدیره باید کنار بروند و یک تحولی درساختار باشگاه صورت گیرد.

در بحث فنی هم باید قبول کرد جنس استقلال در زمین جور نیست.در بازار نقل و انتقالات این معایب و ضعف های جدی را باید بر طرف کرد.

دیدار با الهلال عربستان در جام باشگاههای آسیا در پیش است.مشکلات مالی و نارضایتی بازیکنان و آینده مبهم باشگاه، هواداران را رنج می دهد.

اگر قرار بر حفظ مجیدی باشد،الزاما کادر‌فنی باید تقویت و دستیاران او کامل شوند ،زیرا با نفرات نازل فعلی نمی توان یک فصل پر تراکم‌ را با موفقیت سپری کرد و در هدف گذاری به نتیجه رسید.

نویسنده: احمد میرزاییان