سه شنبه چهارم اردیبهشت ماه
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل

بمب هایی که برای رقبا به صدا در می آیند!

قصه پرغصه نقل و انتقالات بار دیگر بر دلشوره هواداران افزود. باید نظاره گر کوچ بی رویه ستاره های فوتبال ایران به کشورهای حوزه خلیج فارس و خالی شدن فوتبال باشگاهی از بازیکنان کلیدی و شاخص بود.

امروز فوتبال در دنیای حرفه ای یک صنعت بی بدیل به شمار می آید.

تامین منابع مالی و اقتصاد گرایی و صنعت فروش بازیکنان و مربیان شاخص از یک سو و مباحث تبلیغات میدانی، اسپانسرینگ، حق پخش تلویزیونی و فروش برندهای باشگاهی از جانب دیگر از کلیدی ترین اقدامات در صنعت فوتبال به شمار می آید.

اوج این رقابت اقتصادی را در جا به جایی لیونل مسی دیدیم. مسئولان باشگاه پاری سن ژرمن فرانسه اعلام کردند کل مبلغ قرارداد مسی را در چند دقیقه فروش پیراهن این بازیکن تامین کردند و...

دو سال پیش مسئولان باشگاه الکمار هلند که با جهانبخش قرارداد دو سه میلیون پوندی داشتند پس از درخشش او در لیگ هلند او را به مبلغ ۱۷ ملیون پوند به باشگاه بولتون انگلیس انتقال دادند. این جا به جایی منافع خوبی نصیب باشگاه هلندی کرد.

درباره جابه جایی احتمالی مهدی طارمی و سردار آزمون در لیگ پرتغال و روسیه هم ارقام نجومی پیشنهاد می شود و دو تیم مذکور که به ارزش افزوده خوبی رسیده اند برای جلب رضایت باشگاهشان و انتقال این دو بازیکن رقم های اغوا کننده ای را اعلام می کنند و...

متاسفانه فوتبال باشگاهی ما به دلیل قدم آهسته مدیران کار نابلد همواره در ناکجا آباد سیر می کند و افسوس و نگرانی نصیب هوادارانش می شود.

نوع قراردادهای یکسویه باعث کوچ بی رویه بازیکنان کلیدی شاخص به خارج از کشور می شود و از این رفت و آمدها باشگاه ها بی نصیب می مانند.

تاسف بعدی شکار این بازیکنان از سوی کشورهای حوزه خلیج فارس است که باعث شدن تلف شدن توانایی ها و ظرفیت های فوتبالیست های ما در فوتبال بی مایه این منطقه شده است.

دو سال پیش مهدی ترابی، شجاع خلیل زاده و علی کریمی به فوتبال باشگاهی قطر و امارات پیوستند و این نقل و انتقالات ریالی نصیب پرسپولیس و استقلال نکرد. علی کریمی و ترابی فوتبالشان در این‌ منطقه نابود شد و ترابی ناچار به پرسپولیس بازگشت.

اخیرا نوراللهی و کنعانی زادگان هم پس از اتمام قراردادشان با پرسپولیس  به عنوان بازیکن آزاد راهی امارات و قطر شدند و دست باشگاه در این انتقال کوتاه و خالی ماند!

مدیران ما بلد نیستند که با نفرات اسمی و شاخص قرارداد بلند مدت منعقد کنند، تا در نقل و انتقالات به منافع مالی بزرگ برسند.

جالب اینکه پرسپولیسی ها با وحید امیری بازیکن پا به سن گذاشته قرارداد سه ساله منعقد می کنند، اما با نوراللهی یک ساله و با مغانلو شش ماهه قرارداد می بندند.

موضوع مهم بعدی رفتن بازیکنان کلیدی فوتبال ما به لیگ کشورهای امارات و قطر است که تیم ملی از این رفت و آمدها بهره چندانی نمی برد.

در گذشته امید ابراهیمی، پژمان منتظری، روزبه چشمی و... به فوتبال کشورهای عربی ملحق  و از تیم ملی دور شدند اما سردار آزمون، طارمی و قلی زاده در فوتبال اروپا درخشیدند و فوتبال ملی از افزایش توانایی ها و ظرفیت های آن ها بهره وافر برد.

امروز تیم ملی از حضور آزمون و طارمی در خط حمله به خود می بالد و برای صعود به جام جهانی امیدوارانه به مسابقات پیش رو می نگرد.

راه دور نرویم و به نقاط کلیدی این مبحث بپردازیم.

تیم های باشگاهی ما از جمله پرسپولیس و استقلال که در منطقه برند به حساب می آیند و از حمایت هواداران میلیونی  بهره می برند باید یاد بگیرند در زمان شکار بازیکنان جوان و آینده دار با آن ها قراردادهای سه و پنج ساله منعقد کنند تا در مواقعی که پیشنهادات تازه ای رسید، این دو باشگاه به منافع مالی قابل توجهی دست پیدا کنند.

سال ها پیش علی دایی که مربی پرسپولیس بود علیپور،طارمی و نوراللهی را جذب کرد و با آن ها قراردادهای بلند مدت و بسیار نازل مالی تنظیم کرد.

دایی که فهم درستی از فوتبال حرفه ای داشت، در آن مقطع زمانی می گفت: بازیکنان جوان و گمنام برای حضور در تیم های بزرگی مثل پرسپولیس و استقلال باید هزینه بپردازند، چرا که این دو باشگاه نقطه اوج و پرتاب آن ها به تیم های خارجی به حساب می آید.

متاسفانه فوتبال باشگاهی ما در بازار نقل و انتقالات و از ارزش افزوده ایجاد شده بازیکنان به منافع مالی نرسید.

فوتبال داخلی هم از خالی شدن نفرات شاخص ضربه خورد. استقلال یک بار از فروش صیاد منش جوان به منافع مالی رسید. امروز هم جای شکرش باقی است که با مهدی قائدی قرارداد چند ساله دارد. در صورت قطعی شدن انتقال او به الاهلی، استقلالی ها به درآمد هنگفتی دست می یابند و می توانند مطالبات استراماچونی را پرداخت و بسیاری از چاله چوله ها را پر کنند.

نویسنده: احمد میرزاییان