پنجشنبه ششم اردیبهشت ماه
لیگی که پویا نیست

تیم لژیونرهای ملی..!

تمرینات تیم ملی برای حضور در مرحله نهایی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر درحالی از پس فردا آغاز می شود که ترکیب کاملی از بازیکنان ما در خارج بازی می کنند. در واقع مباحث مالی و پویا نبودن لیگ باعث تهی شدن فوتبال باشگاهی از بازیکنان نخبه شده است.

قرار نیست آسمان و ریسمان را به هم ببافیم و با کلمات قلمبه سلمبه مخاطب و هوادار فوتبالی را معطل کنیم. بنابراین از همان ابتدا بحث اصلی را با ورانداز کردن ترکیب ثابت تیم ملی مطرح می کنیم تا مشخص شود تا چه حد فوتبال ما آسیب پذیر شده است.

ابتدا به دروازه بان های تیم ‌ملی می پردازیم: بیرانوند، عابدزاده و نیازمند در زمره دعوت شده ها خواهند بود که هر سه در خارج از کشور بازی می کنند.

در خط دفاع هر چهار بازیکن ثابت ما لژیونر هستند.

شجاع خلیل زاده و کنعانی زادگان دو دفاع میانی هستند. در جناح راست صادق محرمی و در جناح چپ حاج صفی حضور دارند. با توجه به آسیب دیدگی حاج صفی، قطعا میلاد محمدی جانشین وی خواهد شد که او هم لژیونر است.

مجید حسینی هم ذخیره مدافعان میانی است.

در خط میانی با پیوستن نوراللهی به تیم الاهلی این مرکز کاملا تهی از بازیکنان لیگ برتری شد. جهانبخش، قدوس، نوراللهی، عزت اللهی و قلی زاده نفرات اصلی خواهند بود.

در خط حمله طارمی، آزمون، انصاری فر و قائدی در لیگ های خارجی توپ ‌می زنند. اگر صیادمنش و علیپور را به جمع مدعوین احتمالی به تیم ‌ملی قرار دهیم، با یک نگاه کلی در می یابیم که تیم ملی کامل ما در خارج حضور دارد.

در واقع شروع تمرینات تیم ‌ملی با بازیکنان ذخیره و نفراتی است که غالبا در زمره خط خورده ها خواهند بود. از این جمع تنها وحید امیری در ترکیب خواهد بود که او هم در یک قدمی پیوستن به تیم های خارجی قرار داشت.

اگر چه حضور بازیکنان شاخص ما در باشگاه های خارجی به خودی خود یک نکته مثبت به شمار می آید، اما این به شرطی است که لیگ داخلی ما بازیکن ساز و جانشین پرور باشد.

امروز تیم های شاخص ما از جمله پرسپولیس و استقلال در به در به دنبال بازیکن می گردند تا به ترکیب کاملی برسند.

از طرفی شاهد تاراج بازیکنان اسمی فولاد خوزستان و تراکتور سازی، سایپا و پدیده هم هستیم.

در واقع در این فوتبال دیم‌، از بازیکن سازی و استعداد پروری خبری نیست.

تیمهای متمول و اسم و رسم دار به حاضری خوری عادت کرده و مایحتاج خود را از تیم های ضعیف تر تامین می کنند.

بازیکنانی که هم در این تیم ها بازی می کنند زمانی که جایگاهی برای خود دست و پا کردند، خیال فرنگ و بازی در تیم های باشگاهی حوزه خلیج‌فارس به سرشان می زند تا با دلارهای نفتی پول و پله ای برای خود دست و پا کنند.

کاش این افراد مانند طارمی، آزمون، جهانبخش و قلی زاده به اروپا می رفتند تا فوتبالشان رشد می کرد و تیم ملی از توان آن ها بهره می برد.

تاسف آورتر این که نوع قراردادهای باشگاه ها عمدتا کوتاه مدت است و بازیکنان شاخص با پایان یافتن  قراردادشان به عنوان بازیکن آزاد راهی خارج می شوند و از این رهگذر باشگاه ها هیچ نفعی نمی برند.

در مطلب چند روز پیش نوشتم که از خیل بازیکنانی که از سالها پیش به خارج رفتند، تنها اللهیار صیادمنش بود که استقلال بابت الحاقش به تیم خارجی سود کلانی برد.

اگر بحث قائدی هم نهایی شود، به واسطه اینکه او با استقلال قرارداد دارد، پول خوبی نصیب استقلال می شود.

لذا انتظار این است که مدیران باشگاه ها، به ویژه مدیران استقلال و پرسپولیس به نوع تنظیم قرار دادها اهتمام بیشتری داشته باشند. با بازیکن جوان و مستعد حتما قراردادها باید سه ساله و پنج ساله منعقد شود. از طرفی  مواد و تبصره های الحاقی مندرج در این قراردادها باید به نفع باشگاه باشد تا در مواقع انتقال بازیکن منابع مالی خوبی به باشگاه تعلق بگیرد.

بحث مهم بعدی توجه به استعداد یابی و جوانگرایی است. اگر آکادمی باشگاه ها فعال باشند و فوتبال پایه مورد توجه قرار گیرد می توان با جایگزینی نفرات در مسابقات حاضر شد و همزمان از انتقال نفرات به تیم های خارجی به منابع مالی رسید.

مباحث دیگری از جمله تیلبغات میدانی و جذب اسپانسر و حق پخش تلویزیونی هم در فوتبال ما هم هست که همواره مورد غفلت قرار گرفته است. در روزهای آتی به این‌مباحث خواهیم پرداخت.

نویسنده: احمد میرزاییان