جمعه دهم فروردین ماه
نیم نگاه

فدارسیون های ورزشی و مثنوی هفتاد من!

دوره هشت ساله وزارت دکتر سلطانی فر در نظارت ورزش به پایان رسید اما مشکلات تلنبار شده فدراسیون ورزشی هم چنان به قوت خود باقی است که اگر بخواهیم با ذره بین دنبال ریشه های مشکلات باشیم مثنوی هفتاد من خواهد شد.

دوچرخه سواری یک مصداق و نمونه بارز این فدراسیون است که رییس جدید آن با همه تجارب و تبحری که دارد نمی داند کجا را با وصله و پینه رفو کند. فروش ساختمان فدراسیون در مرکز شهر به قیمت ثمن به خس

نمونه بارز اداره فدراسیونی است که رییس چندین ساله آن از کارمندان عالی رتبه وزارت ورزش بود و حالا با آن پول یک دستگاه چیلر یا وسایل گرمایشی و سرمایشی خرید. تازه این یک سر ماجرا است. چون اگر بدانیم افرادی که سال ها در این تشکیلات کنگر خورده و لنگر انداخته بودند با چه ترفند ها و نامه پراکنده هایی به مجامع بین المللی قوز بالا قوز شده اند مانع انجام کارهای جدید می شوند. چگونه افرادی که خود را متعلق به ورزش ایران می دانند سنگ در مسیر برنامه ریزی های جدید می گذارند چیزی نیست جز عدم نظارت و ارزیابی عملکرد فدراسیون ها و افرادی که با پول ورزش کشور فربه شده اند و شاق شده اند.

آیا در عزل و نصب های فدراسیون های ورزشی میزان تعهد ورزشی و اخلاقی آدم ها مورد مداقه قرار گرفته است؟

این از فدراسیون دوچرخه سواری، حالا ببینیم در فدراسیونی مثل ژیمناستیک چه گذشته و می گذرد.

آیا برای وزارت خانه عریض و طویلی مانند وزارت ورزش رشته پایه ای و بنیادین مانند ژیمناستیک به اندازه هاکی، تنیس، اسکواش اهمیتی نداشته است که فدراسیونش را ماها بین زمین و هوا معلق نگه داشته و در نهایت هم قید انتخاب رییس فدراسیون را زده است؟

از نگاه ما وزیر جدید باید به شدت از سلطه گری کارمندان وزارت ورزش در فدراسیون های ورزشی جلوگیری کند و در مقابل اصل را بر ارزیابی و نظارت دقیق و موشکافانه فدراسیون های ورزشی قرار دهد چرا که اصل و اساس ورزش قهرمانی را این فدراسیون ها تشکیل می دهند.

نویسنده: حسینعلی اسماعیلی