پنجشنبه سی ام فروردین ماه

از دست عزیزان چه بگوییم گله ای نیست

صحبتهای اخیر امیر قلعه نوعی،تنها حرف دل او نیست، بلکه حرف ناگفته اهالی فوتبال است که امروز از زبان قلعه نوعی زده می شود.

متاسفانه همانگونه که قلعه نوعی بیان کرده است، اندکی غریب نواز هستیم.در زمان قلعه نوعی که سکان تیم ملی را دراختیار داشت، صرفا بخاطر یک شکست مقابل کره جنوبی انهم درضربات پنالتی وی به یک مربی سوخته تبدیل شد. این درحالیست که در آن روزگار خبری از ریخت وپاش های کنونی نبود. اکنون شرایط ان روز قلعه نوعی را با کی روش و ویلموتس قیاس کنید.ویلموتس  برای چهار بازی که دو شکست در کارنامه دارد، پول فدراسیون فوتبال ایران را جارو کرد و برد و هنوز هم طلبکار است. قلعه نوعی حق دارد معترض باشد، چون پای او بخاطر یک شکست در نهادهای  گوناگون باز شد تا دلایل آن یک شکست را پاسخگو باشد اما با دیگران چنین نشد. صرفا به این خاطر،چون انها غریبه بودند وهستند. به نقل از قلعه نوعی می نویسیم، تا مادامی که قانون در ورزش جاری و ساری نشود، سرمایه های ورزش همچنان مرعوب می شوند. امثال قلعه نوعی ،دایی و کریمی و مهدوی کیا ومربیان دیگر در داخل داریم، ولی چون بحث دلار و یورو در میان است، به سمت وسوی غریبه ها غش می کنیم. از دست عزیزان چه بگوییم گله ای نیست. نویسنده: اکبر عزیزی