جمعه سی و یکم فروردین ماه
عراق حرفی برای گفتن نداشت؛

تحمیل قدرت تهاجمی به حریف سنتی!

پیروزی قاطع و یکطرفه تیم ملی متاثر از قدرت تهاجمی  و تحمیل تاکتیک شناور به حریف سنتی و همیشگی بود.

عراق را هیچگاه این‌چنین دست و ‌پا  بسته و بدون طرح و برنامه ندیده بودیم.

اگر واضح تر و صریح تر  تحلیل کنیم، باید اعتراف کنیم فوتبال مقابله گرایانه تیم ما و تحمیل قدرت در فاز تهاجمی از سوی اسکوچیچ معادلات تاکتیکی ادووکات را به هم ریخت.

تاکتیک ۱ -۵-۴ عراقی ها و گماردن‌ یک‌ مهاجم به نام‌ امین حسین در نوک‌ پیکان حمله، نشان از عزم عراقی ها برای ارائه بازی بسته و کاملا‌ دفاعی داشت.

بازگشت صفا هادی در پست هافبک دفاعی و احتیاط ۴ هافبک دیگر آنها حکایت از عقب نشینی محض عراقی ها داشت.

گل زود هنگام ما که از فرار و پاس طلایی طارمی و ضربه سر هنرمندانه جهانبخش بدست آمد،تاکتیک ادووکات را خنثی کرد.

البته حضور موثر طارمی و آزمون در خط حمله و اضافه شدن دائمی جهانبخش در فاز تهاجمی عراق را در منگنه قرار داده بود.

در مرکز میدان هم دوندگی و‌جنگندگی نوراللهی،عزت اللهی و امیری و باز پس گیری فوری توپهای برگشتی اجازه تفکر به هافبک های حریف نمی داد.

در خطوط دفاعی کنعانی و شجاع بهتر از بازی سوریه نشان دادند.

هماهنگی این دو  باعث ثبات در فاز تدافعی شده بود.

بازگشت صادق محرمی  و نفوذهای دائمی او‌از جناح راست به برتری ما برای پایه گذاری حملات افزوده بود.

در امور دفاعی بهترین خبر برای تیم‌ما بازی فوق العاده امید نورافکن ‌بود.

او در کار دفاع محکم و ‌جسور بود و در حرکت از کناره ها و بازی سازی  همه‌را به داشتن ‌یک‌ مدافع چپ کلاسیک ‌امیدوار کرد.

همخوانی نورافکن با وحید امیری  در جناح چپ ایده آل بود.

در مرکز میدان‌ و ‌پس از آسیب دیدگی عزت اللهی حضور سامان قدوس به حاکمیت‌ما در خط هافبک ‌افزود. قدوس را باید بیشتر باور داشت.

حفظ توپ عالی و ‌پاس های طلایی قدوس را می توان‌ نقطه اتکا تیم‌ملی دانست.

حضور موثر او و تعویض های به موقع کادر فنی و فراخوانی انصاری فرد و قلی زاده به قدرت تهاجمی ایران ‌افزود و یک برد قاطع و دلچسب برای ما به ارمغان‌آورد.

علیرضا بیرانوند روز بی دردسری را‌پشت سر گذاشت و دروازه اش تهدید نشد.

در‌مجموع باید‌گفت تیم ما‌به مراتب بهتر و هماهنگ تر از بازی با سوریه نمایش داد.

جلسات ‌منظم تمرینات در دوحه موجب گشایش در تاکتیک تیمی شد.

هنوز تیم‌ ما‌ آن روانی و هماهنگی هارمونی را به دست‌ نیاورده است.

ریتم‌ بازی سازی و انتقال از دفاع به خط هافبک و‌ بردن‌ توپ به‌صف مهاجمان آهنگ ‌موزونی ندارد.

قدری در ارسال پاس های تک ضرب و سرعت در انتقال توپ نارسایی داریم که این‌موضوع از تمرینات نازل بازیکنان ناشی می شود.

دو بازی بعدی ما با امارات و کره در آبان‌ماه تا حدی تعیین کننده و مهم خواهد بود. به ویژه پیکار با کره که حریف  اصلی ما در گروه‌A  است.

کره دیروز لبنان را با یک گل شکست داد.

کره ای ها هم هنوز به هماهنگی ایده آل نرسیده اند‌و در امور دفاعی و ‌پایه گذاری حملات در خط میانی ضعف هایی عمده دارند.

نویسنده: احمد میرزاییان