سه شنبه بیست و هشتم فروردین ماه
نیم نگاه

پایان دلالیسم در فوتبال کی و چه زمانی؟!

در فوتبال ما همه کارها برعکس است؛ به ویژه در فوتبال باشگاهی که سنگ روی سنگ بند نیست و با نسیمی همه ایده ها و ساختار آنها به هم می ریزد.

باشگاه پرطرفدار استقلال یکی از این تشکیلات است. با میلیون ها طرفدار و علاقه مند. یک مدیرعامل نه چندان وارد به قضایا بر مسند مسئولیت می نشیند و بعد از اینکه کارد به استخوان رسید، مهدی پاشازاده را به کمک فرا می خواند. پاشازاده البته که فوتبالیست خوبی بود و در صعود تیم ملی کشور ما به جام جهانی تلاش کرد. اما این شخص ورزشی حتی در اداره تیم های دسته یکی در سطح باشگاه ها و شهرستان ها ناکام مانده است. سوال ما این است که آقای مددی یا هیات مدیره باشگاه اگر وجود داشته باشد، بر چه اساسی ایشان را به معاونت باشگاه برگزیده اند؟! این از استقلال ... در جنوب ایران مرد سرد و گرم چشیده ای چون حمید گرشاسبی سکان هدایت تیم نفت آبادان را به علیرضا منصوریان می سپارد. منصوریان واقعا چه کارنامه ای در امر مربیگری داشته است. از ذوب آهن اصفهان گرفته تا آلومینیوم اراک چیزی به جز سقوط و شکست در بر نداشته است. البته منصوریان هم مانند پاشازاده بازیکنانی تراز اول در فوتبال ایران بودند، اما مربیگری شم خاص خودش را دارد و پیشینه بازیگری نمی تواند دلیل موفقیت آنها باشد. شاید حق نداشته باشیم که در امور مدیریتی باشگاه ها دخالت کنیم، اما خوزستانی که معدن زرخیز فوتبال است و مربیان بزرگی چون برمکی، قاسمپور، دهداری و ... در سطح کشور داشته است، چگونه نمی تواند یک فرد بومی را برگزیند.

البته که ما مدارکی دال بر مداخله دلال ها در تصمیم مدیران باشگاه ها نداریم ولی به نظر می رسد که رد پای این افراد که مثل خوره به جان فوتبال افتاده اند، در همه جا دیده می شود. بعید می دانیم که وزارت ورزش بتواند جلوی دلالیسم را بگیرد؛ مگر اینکه مراجع قانونی و قضایی عزم را جزم کردم، یک بار برای همیشه این پدیده مذموم را از فوتبال ایران دور سازد.

نویسنده: حسین علی اسماعیلی