سه شنبه بیست و هشتم فروردین ماه
سنگی در چاهی؛

شمشیرها را غلاف کنید

چندی است که یکی، دو تن از مربیان و پیشکسوتان سوژه رسانه ها شده اند از جمله مصاحبه بهنام محمودی که باعث شد رئیس فدراسیون بر تنی چند از ملی پوشان گذشته شمشیر را از رو برای وی ببندند و اصل رفاقت را نادیده بگیرند.

وقتی شخصی که خود را کاندیدای ریاست فدراسیون یک کشور می داند، باید پخته صحبت کند و آیین گفت و گو را بداند و حتی مواظب شیطنت های گاه و بیگاهی خبرنگاران حرفه ای باشد. او باید بداند استفاده از واژه هایی چون «نامرد» بار حقوقی داشته و سنخیت هم با فرهنگ یک ورزش دانشگاهی ندارد. در این بین اما واکنش ایرج مظفری که او نیز از بازیکنان تاپ والیبال ملی ایران بود، به نوعی جوابیه شدیداللحن به دو منتقد یکسال اخیر والیبال بود.

مظفری که در کانادا زندگی می کند می گوید: برخی از دوستان در نقد از فدراسیون والیبال بی انصافی کرده و تمام فدراسیون را زیرسوال برده اند. افرادی از صغر سنی صحبت می کنند که خودشان در زمان بازیگری صغر سن بودند؛ افرادی مانند ناصر شهنازی کاملا با فدراسیون مخالف هستند و عطایی را بهانه قرار دادند.

مظفری اضافه می کند: وقتی فاصله دو تورنمنت کم باشد و دو تیم بازیکن مشترک داشته باشد، تصمیمی که فدراسیون گرفته، منطقی بود. البته آقای عطایی هم به عنوان سرمربی تیم های ملی و جوانان اشتباهاتی داشت، اما هدف ما بازخوانی جدل های رسانه ای طرفین نیز بود. چرا که هر کسی حرف خود را زد و رفت. اعتقاد ما این بوده که مظفری به عنوان یکی از پیشکسوتان به نام والیبال می توانست نقش میانجی ای را ایفا کند که نکرد. متاسفانه چندسالی است که اجازه نداده ایم بزرگان والیبال، بزرگ بمانند و با هر بهانه ای خیلی راحت شأن آنها را زیر سوال برده ایم. با عمو صالح چه کرده ایم و حالا هم میرفخرایی را مستقیم و غیرمستقیم سیبل حملات قرار می دهیم. مگر همه از یک خانواده نیستیم. سنگی در چاهی افتاده است، کمک کنیم آن را از چاه بیرون بکشیم و در سایه همدلی و حرمت گذاری به یاری والیبال بشتابیم. داورزنی، چه بخواهیم و چه نخواهیم رئیس فدراسیون والیبال است و چه بهتر که به جای مجادله به مصافحه روی بیاوریم.

نویسنده: جمشید حمیدی