جمعه دهم فروردین ماه
گریه ستاره والیبال ایران پس از مصدومیت دردناک

شغل دیگری جز همین ورزش ندارم

دو روز پیش در جریان یک بازی دوستانه باشگاهی یک مصدومیت شدید برای سرعتی زن تیم ملی والیبال ایران رخ داد.

علی اصغر مجرد یکی از بهترین بازیکنان ایران در تورنمنت های اخیر بوده است. این بازیکن جوان در سه رقابت سخت یعنی لیگ ملت‌ها، المپیک و آسیایی حاضر بود و به نظر می رسد همه این فشارها باعث شد که نهایتا در یک بازی دوستانه که در ترکیب شهرداری ارومیه حضور داشت آسیب ببیند. بعد از معاینات آسیب دیدگی مجرد پارگی آشیل تشخیص داده شد تا  او  4 تا 6 ماه از میادین دور باشد و لیگ برایش به طور کامل از دست برود.

 

بعد از این مصدومیت تلخ با ستاره والیبال ایران هم صحبت شدیم که در اینجا می توانید صحبت های ما را با علی اصغر مجرد را بخوانید.

 

*سرم گیج می رفت و گریه می کردم
من هنوز خودم باورم نمی شود که این اتفاق برایم افتاده است. من به همه مصدومیت ها فکر می کردم جز این یکی و اصلاً خودم نفهمیدم چطور این اتفاق افتاد. در زمین بودم و روی یک حرکت ساده قصد سه گام زدن داشتم. یعنی قصد پریدن داشتم که فیلم آن هم موجود است و برخی خبرگزاری ها آن را کار کرده اند؛ آمدم پایم را روی زمین بگذارم تا برای گام زدن استارت بزنم اما یک لحظه انگار کسی از پشت با من برخورد کرد. برگشتم دیدم کسی پشتم نیست. پایم را نگاه کردم و دیدم که قسمت آشیلم داخل رفته. آن لحظه خودم فهمیدم که آشیل پایم پاره شده و یکی، دو دقیقه اصلا چیزی نمی فهمیدم، سرم گیج می رفت و کلاً چیزی یادم نیست. از طرفی اوضاع روحیه من هم خوب نبود و داشتم گریه می کردم و بنده خدا دکتر سعی کرد آرامم کند.

 

*هیچ کس در این مصدومیت مقصر نیست
به نظرم اصلی‌ترین دلیل مصدومیت استراحت نکردن است. البته این نه تقصیر من است نه باشگاه و نه مربی‌. کلا ما ورزشکارها همه اینطوری هستیم و زندگی ورزشکار همین است. باز هم می‌گویم هیچ کس در این داستان مقصر نیست. پارسال وقتی من از تیر یا مرداد ماه وارد لیگ شدم تا پایان مسابقات هیچ استراحتی نداشتم. بعد 10 تا 15 روز استراحت کردم و دوباره تمرینات را شروع کردم. 10 روز استراحتم هم آن‌چنان استراحتی نبود و کاملاً فعال بودم. آمدم برای المپیک تلاش کردم چون آن مسابقات برای من خیلی مهم بود. تمریناتم را شروع کردم وزن زدن و کارهای با توپ را استارت زدم. از فروردین ماه که دوباره تمرینات ما شروع شد، دقیقا هفت ماه ما هم پشت سر هم تحت فشار بودیم. همه این ها خستگی است دیگر.

 

 

 

 

* قوی تر و پر قدرت تر از قبل بر می گردم
دیده ام که یکسری ها بعد از مصدومیت فراموش می شوند. امیدوارم فدراسیون و باشگاه ارومیه هوای من را داشته باشد. خودتان هم دیدید که از اول سال با وجود مصدومیت با تمام جان مایه گذاشتم به خاطر این که پرچم کشورم بالا برود. در مسابقات آسیایی هم می‌توانستم به خاطر مصدومیت نروم اما بعد از مشورتی که با دکتر فرهادی داشتم هر طور که شده به آنجا رفتم. یعنی امیدوارم همانطور که همیشه سرپا هستیم و در اردوها حاضر می‌شویم، مانند همان موقع هوای ما را داشته باشد. مثلا یادم می‌آید در صربستان آتناسویچ مصدوم شد اما از او حمایت کردند و برگشته و دوباره بهترین بازی ها را انجام می دهد. البته باید این را هم توجه داشته باشیم که ما ورزشکار هستیم و همانطور که یک روزی مدال می‌گیریم، چنین اتفاقاتی هم وجود دارد و نمی شود آدم همیشه در اوج باشد. زندگی بالا و پایین دارد اما به شما قول می‌دهم اگر عمل خوبی داشته باشم انشالله قوی تر و پر قدرت تر از قبل می گردم.

 

*هیچ وقت فکر این نوع مصدومیت را نمی کردم
من هیچ وقت فکر نمی کردم که دچار چنین مصدومتی بشوم. حداکثر گفتم که دچار همین مصدومیت مچ پا شوم که مدتی با آن دست و پنجه نرم کردم. پست من طوری است که بیشتر به این طرف و آن طرف می روم. من دفاع وسط هستم و فقط به دنبال دفاع کردم و خیلی نمی بینم که چه اتفاقی می‌افتد.

 

*مادرم همیشه برای صابر دعا می کند
مادرم همیشه می‌گوید انشالله خدا صابر را از بلا دور نگه دارد. ما خانوادگی همه صابر را خیلی دوست داریم و امیدوارم که او همیشه سالم باشد. من هم به خدا خودم یک درصد هم فکر نمی کردم که مصدوم شوم. من باید حدود 10 سال اگر تیم‌ملی بخواهد به آنها کمک کنم. دوست دارم که مسئولین حمایت کنند. به نظرم در یک سری مسابقات اگر برخی اعزام نشوند اتفاق خاصی رخ نمی دهد. بالاخره امثال صابر و بچه‌های دیگر سرمایه‌های مملکت هستیم و می توانیم خیلی خیلی زیاد به تیم ملی این کشور کمک کنیم و نسل خیلی خوبی باشیم. فقط مسئولین حمایت کنند. به خدا تنها دلیل مصدومیت من این بود که یک سال و سه ماه کلا 15 روز استراحت کردم و هر کسی این را نداند خانواده ام می دانند. یکی از دلایل این مصدومیت خستگی زیاد بود چون وزن من هم دائم بالا و پایین میشد. یک دلیل دیگر هم این بود که من هفته قبل از این مصدومیت سرما خورده بودم و فکر نمی‌کردم که بعد از بازگشت بدنم کم بیاورد ولی بعد از پنج گیم بازی دوستانه اتفاق افتاد. البته اصل این  اتفاق به خاطر کم استراحت کردن بود.

 

 

 

 

* در تمرینات ارومیه هیچ مشکلی نداشتم
من وقتی در تمرینات ارومیه حاضر می شدم همه شاهد بودند که بدن من هیچ مشکلی نداشت و فقط دو سه روز سرماخوردگی داشتم. حتی تست هم دادم و نتیجه آن منفی شد و کرونا نداشتم و برگشتم. باز هم می گویم فشاری که از قبل روی خودم آوردم همچنان وجود داشت و این جا نیز به آن اضافه شد و این اتفاق افتاد.

 

* به جز والیبال هیچ شغل و درآمد دیگری ندارم
باشگاه شهرداری ارومیه چه مدیر عامل، چه سرمربی و چه سرپرست به من گفتند که از تو در این یک سال حمایت خواهیم کرد. من هم جز والیبال واقعاً شغل دیگری ندارم. هم درآمد من و کلاً همه چیزم از والیبال است. من 20، 30 روز در خانه بمانم و والیبال را از اینجا تماشا کنم دیوانه می شوم. باز هم می‌گویم امیدوارم باشگاه و فدراسیون از من حمایت کند چون من هیچ شغل و کار دیگری ندارم. 

 

*به دکتر گفتم سریع ریکاوری ام را شروع می کنم
امروز رفتم دکتر و گفت مصدومیت تو 4 تا 6 ماه طول می کشد. ما ورزشکار داشتیم که بعد از چنین مصدومیتی سه ماهه هم به میادین بازگشته است. بدن با بدن فرق دارد مثلاً مجتبی میرزاجانپور بعد از شش ماه برگشت. من امروز با دکتر میعاد، متخصص مچ پا که یکی از بهترین پزشکان دنیاست صحبت کردم گفت حداقل 4 ماه و حداکثر 6 ماه بعد می توانی برگردی که البته این به روند ریکاوری ات بستگی دارد که من گفتم بلافاصله بعد از باز کردن گچ پا تمرین کردن را شروع می کنم چون 40 روز باید پایم در گچ باشد. نمی‌خواهم عجله ای هم بکنم تا مشکلی برایم پیش بیاید اما دوست دارم در سریع ترین زمان ممکن برگردم.

 

*من را فراموش نکنید
من عاشق این هستم که پیراهن تیم ملی را بپوشم و مردم را شاد کنم. مردم همیشه به ما لطف داشتند و ما را دعا کرده اند. امیدوارم که از ما حمایت شود و فراموش نشویم. چون من دیدم و برای بعضی پیش آمده است. چون در ایران این مسئله وجود دارد که تا وقتی شرایط خوب است همه در کنارت هستند اما خدایی نکرده اگر اتفاقی بیفتد فراموش می‌شوی. من در این چند ماهه حواسم به خودم هست امیدوارم که مسئولین هم اینگونه باشند چون واقعاً این مصدومیت شدیدی است. امیدوارم سریعتر خوب شوم و برگردم.