جمعه سی و یکم فروردین ماه
نگاه کارشناس

نقدی بر عملکرد ورزش در مدارس کشور

حوزه های تاثیرگذار آموزش و پرورش با در برگیری حداکثر آحاد مختلف مردم در مقوله سلامت و تندرستی کاملا مغفول ماند ...

در شرایطی که واپسین روزهای عمر مدیریتی دولت دوازدهم مصادف با نقدهای مختلف صاحب نظران و کارشناسان در حوزه های سیاسی، اقتصادی و سلامت شده بود، اما باید پذیرفت حوزه هایی تاثیرگزار و فراگیر از جمله "آموزش و پرورش" با در برگیری حداکثری آحاد مختلف مردم و تحت پوشش داشتن جمعیت 14 میلیونی دانش آموزی و مسائل مختلف دانش آموزان از به ویژه مقوله سلامت و تندرستی کاملا مغفول ماند و در نهایت مشخص نشد از رویکرد تربیت بدنی و سلامت، دولت یازدهم و دوازدهم در زمینه ورزش، تندرستی و بهداشت جمعیت چند میلیونی دانش آموزی به عنوان آینده سازان کشور چه طرح ها و برنامه های مثبت و تاثیرگزاری را پیش بینی، طراحی و اجرا کرده است گرچه  به قول معروف چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است! و اوضاع و احوال ورزش دانش آموزی و سیاست های ناکارآمد حاکم بر این عرصه به قدری عیان است که به واقع باید بر این اوضاع و احوال و مظلومیت دانش آموزان در سطوح مختلف گریست.

پیش از هر چیز یادآور می شویم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در پاسخ به نیازهای زمان و مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت  اسلامی و متناسب با تحولات محیطی برای دستیابی به آموزش و پرورش در تراز جمهوری اسلامی ایران تدوین شده است.

در مبانی نظری سند نیز جایگاه ساحت زیستی و بدنی، هم ردیف با ساحت های تعلیم و تربیت  اعتقادی ، عبادی ، اخلاقی، تعلیم و تربیت اجتماعی و سیاسی، تعلیم و تربیت زیبایی شناختی ، تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفه ای ، تعلیم و تربیت علمی و فناورانه قرا رگرفته است.

این بدان معنی است که  برای تکوین و تعالی هویت متربیان در فرآیند تربیت،  توجه به تمامی ساحت ها امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. بنابر این معاونت تربیت بدنی و سلامت به عنوان متولی اصلی تحقق اهداف، قلمرو و حیطه های  ساحت زیستی بدنی و همچنین تعامل این ساحت با سایر ساحت ها از مسئولیت اصلی برخوردار بوده و مهمترین نقش را بر عهده دارد؛ این در حالی است که با  بررسی  عملکرد  این معاونت طی 8 سال فعالیت دولت یازدهم و دوازدهم، نه تنها اثری از برنامه محوری مشاهده نشده است بلکه در مقابل با کمیتی قابل توجه از پروژه ها و  طرح هایی روبرو می شویم که به نظر می رسد عملا با هدف کسب رضایت رضایت مدیران فرادستی و نه رفع نیاز دانش آموزان و  واقعیت های  مدارس تدوین شده و یا اجرایی شده اند.

متاسفانه معاونت تربیت بدنی و سلامت دولت یازدهم و دوازدهم در اقدامی بحث برانگیز به مصداق مثل معروف "گنجشک را جای قناری رنگ کردن" مسابقات ورزشی درون مدرسه ای و بین مدارس با عنوان کلی مسابقات ورزشی آموزشگاهی که در سطوح کشوری و ملی نیز ادامه می یافت و از سابقه طولانی در ورزش آموزش و پروش برخوردار بوده است را  با عنوان و رنگ و لعاب "المپیاد ورزشی درون مدرسه ای" مطرح کرد ولی دریغ از تقویت  شاکله و ارتقاء کیفی این مسابقات در ابعاد فنی ورزشی و حیطه های روانی - حرکتی و عاطفی و اجتماعی و در عوض اتکای صرف به اقداماتی نخ نما شده و نمادین و تنها در سطح شکلی و نه عمق و محتوا.

عملکرد معاونت تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش طی سال های 1392 تا 1400که توسط مهرزاد حمیدی بعنوان با سابقه ترین معاون وزیر در طی دوران 8 ساله دولت یازدهم و دوازدهم و مسئول اجرایی حوزه تربیت بدنی و سلامت دانش آموزان  کشور که  تا زمان نگارش این مطلب  نیز این مسئولیت ادامه دارد، بیانگر این واقعیت تلخ است که عمده طرح ها و برنامه های معاونت تربیت بدنی و سلامت بیشتر از اینکه در راستای اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باشد، در راستای آمارسازی و انتشار دفترچه ها و بروشورهای تبلیغاتی بوده است تا اینکه در میدان عمل به کار آید و گره ناگشوده ای را باز کرده و مشکلی را برطرف نماید.

 

 

در این رابطه، به هر میزان که در صدور بخشنامه ها، دستورالعمل ها و برگزاری جلسات ستاد های ملی، استانی، منطقه ای و مدرسه و برگزاری مراسم ها یا بهتر است بگوییم شوهای افتتاحیه واختتامیه رویدادها در سطوح ملی و استانی شاهد رشد فزاینده و اجرای مجلل و پر هزینه آن در حوزه تربیت بدنی و ورزش مدارس بوده ایم، اما در بخش محتوای برنامه که در بستر مدرسه می بایست منتج به اجرای کیفی درس تربیت بدنی، تجهیز حیاط مدارس و کلاس درس تربیت بدنی و به تبع آن سلامتی،  پویایی و نشاط دانش آموزان باشیم اتفاق خاصی مشاهده نمی شود.

بهترین شاهد این مدعا  می تواند پروژه کوچ( کنترل وزن و پیشگیری از چاقی دانش آموزان)  باشد که در سال 1399 تمام توان و انرژی کارشناسان و مدیران از سطح ستاد تا منطقه و مدرسه با اعتبارات هنگفت، برگزاری وبینارهای بیشمار و تاکیدات زائد الوصف در سطح ملی مطرح شد و حتی در برنامه افتتاحیه آن با حضور سه وزیر دولت دوازدهم (آموزش و پرورش، ورزش و جوانان و بهداشت ودرمان و آموزش پزشکی) رسانه ای شد، اما در عمل به اندازه گیری قد و وزن، آن هم در بسیاری از موارد توسط خود دانش آموزان و اولیاء آنان (به واسطه تعطیلی مدارس و یا ریسک حضور در مراکز پر ازدحام و شلوغ) خلاصه شد و حتی فکت های موجود بیانگر آن است که همین مقدار اندازه گیری وزن و قد نیز به دلایل متعدد چندان قابل اعتماد نیست و نمی تواند مبنای درستی برای انجام یک کار آماری آن هم در سطح ملی تلقی شود.

نتایج  منتشره از اجرای طرح کوچ و مقایسه آن با نتایج تحقیقات کاسپین و سایر تحقیقات موجود در سال 1392، همچنین متن مصاحبه مهرزاد حمیدی در ابتدای پذیرش این مسئولیت در آموزش و پرورش  به وضوح نشان دهنده ناکارآمدی  و اثر بخش نبودن عملکرد 8 ساله وی می باشد.

در سال 1392میزان BMI (شاخص توده بدنی) دانش آموزان  9 درصد بوده است و این عدد در سال 1399 به میزان  30.3 درصد رسیده است ( گزارش پروژه کوچ)

سوال اساسی این است که اگر آمار و ارقام ارائه شده توسط آن معاونت طی سالهای 1392 تا 1399  در رابطه با مشارکت چند میلیونی دانش آموزان در این طرح ها( المپیاد ورزشی درون مدرسه ای، کانون ورزشی درون مدرسه، انجمن های ورزشی دانش آموزی، مسابقات ورزشی مدرسه قهرمان و...)  درست بوده است و آمار سازی نشده است پس چگونه می شود که شاهد افزایش بیش از سیصد درصدی شاخص اضافه وزن و چاقی در این مدت بوده ایم؟! ضمن اینکه اعتبارات قابل توجه معاونت از 8 میلییارد تومان در سال 1392 به چند صد میلیارد در سال 1399افزایش یافته است.

بر اساس گزارش منتشره از سوی  معاونت تربیت بدنی و سلامت  در سال 1399  با اجرای پروژه کوچ ( کنترل وزن و چاقی دانش آموزان)  در شرایطی که  بعلت شیوع بیماری کرونا مدارس تعطیل  بوده و حتی باشگاه ها و مراکز تفریحی محلات نیز غالباً غیر قابل بهره برداری بود ه اند به یکباره 3 درصد BMI  دانش آموزان بهبود یافته و از عدد 30.3 درصد به 27.3 کاهش یافته است!!

سؤال اساسی این است اگر برنامه های  ورزشی که به صورت مجازی در زمان کرونا توسط  حوزه تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش که در بستر  برنامه شاد  ارائه شده است تا این حد  می تواند اثر بخش باشد پس چرا از سال 1392 تا 1399 که همه ابزارهای لازم از قبیل فضا ، برنامه، اعتبارات، نیروی انسانی در اختیار داشته اید نه تنها BMI  کاهش نداشته بلکه با رشد فزآینده( از 9 درصد به 30.3 درصد) مواجه شده است بطوریکه دانش آموزان ما طی این 8 سال به شدت چاق شده اند؟!!

آیا می توان از میزان هدر رفت و اتلاف هزینه های مالی هنگفت که از بیت المال به تربیت بدنی و سلامت مدارس تزریق شده است و همچنین ضربه جبران ناپذیری که  به سلامت دانش آموزان  و آسیب جدی که به ورزش کشور و بالاتر از آن تهدید امنیت ملی ناشی از کاهش سلا مت نسل اتفاق خواهد افتاد، گذشت و نادیده گرفت؟

در این بین علاوه بر ناکارآمدی برنامه های معاونت تربیت بدنی و سلامت آموزش و پرورش دولت یازدهم و دوازدهم، چگونگی انتصاب بسیاری مسئولان در این معاونت و عملکرد بسیار ضعیف و منفعل  فدراسیون ورزش دانش آموزی که به منزله بی برنامگی و بی توجهی نسبت به استعدادیابی، کشف و پرورش بسیاری از استعدادهای ناب ورزشی به عنوان سرمایه های ملی ورزش ایران و به شکل مشابه ارائه آمارهای عجیب و غیر قابل باور مشارکت پنج میلیونی! دانش آموزان در مسابقات ورزشی سال 1399 سالی که کرونا غوغا کرد، مدارس تعطیل بود و عملا رویداد ملی برگزار نشد نیز موضوع نگارش یادداشت جداگانه ای خواهد بود تا عملکرد ضعیف معاونت تربیت بدنی و سلامت آموزش و پرورش و فدراسیون ورزش دانش آموزی از زاویه دیگری مورد بررسی و نقد قرار بگیرد.

نویسنده: حمیدرضا حصارکی – کارشناس تربیت بدنی