گویی که مشکلات فوتبال ایران آنقدر تو در تو و بغرنج شده که هیچ اراده ای بر حل این مشکلات وجود ندارد و هر روز مراجعی که باید مدافع منافع ملی باشند، خود اغلب گرهی بر گره های موجود می افزایند.
داستان تهدید و تحدید برخی نمایندگان محترم مجلس و پیام و پسغام رئیس جدید فدراسیون فوتبال کار را به جایی رسانده که به ازای این مجادلات هیچ کس بر این باور نیست که در آستانه شرکت در جام جهانی باید از تنش ها و چالش ها کاست و فوتبال را از گردابی که به وجود آمده نجات داد. در این بین آنچه که اراده ای بر تفاهم ملی باشد به چشم نمی خورد. در چنین اوضاعی آقایان یاد استخدام و مذاکره با کی روش افتادند و سرمربی بی ادعای تیم ملی که سرگرم ساختن بازیکنان برای رویداد بزرگ جهانی است، تمرین را تعطیل و به فدراسیون می رود تا به او تفهیم کند که با کی روش مذاکره کرده اند. به راستی کی روش یا حتی زیدان چگونه می خواهند در عرض یک ماه و اندی تیم ملی را دگرگون سازند جز اینکه موجبات گسستگی شرایط روحی و روانی تیم را فراهم سازد. می پذیریم که تیم ملی کشوری بزرگ مانند ایران شایسته داشتن بزرگ ترین مربیان جهان است. ما نقش ولاسکو را در والیبال ایران هرگز از یاد نبرده ایم. ولاسکو حداقل سه سال زمان داشت. ما چگونه می خواهیم در این مدت کوتاه با کی روش از دریای متلاطم کنونی به ساحل آرامش برسیم.
نویسنده: حسین علی اسماعیلی