در این روزها که واژه ها کم آورده اند، در توصیف مسایل مربوط به ورزش که به نوعی با جامعه سر و کار دارد، چه می توان نوشت؟ اما از آنجایی که ورزش نفس یک جامعه پرتحرک و زنده است، چاره ای جز شرح ماوقع نداریم از جمله این مسایل برگزاری المپیاد ایرانیان است که به نوعی به نخبه یابی و نخبه گزینی شهرت دارد.
قرار است امسال هم بیش از هزار و یکصد ورزشکار دختر و پسر از 21 رشته با هم رقابت کنند. این مسابقات بهانه ای است برای دیده شدن نسل آینده ورزش قهرمانی کشور و ما با اینکه نفس کار را تایید می کنیم، این پرسش را داریم که در قبال چند دوره برگزاری المپیاد به دستاوردهایی رسیدیم و چند قهرمان ملی در رشته رشته های مختلف از دل این بازی ها کشف شدند و به کجای ورزش قهرمانی رسیدند.
ارزیابی و کار کارشناسی در واقع به کیمیایی در حوزه تربیت بدنی و ورزش قهرمانی تبدیل شده است. فدراسیون های ورزشی به راه خود می روند و وزارت ورزش هم که دنبال طرح نظام نامه استعدادیابی است. ولی نتایجی که عاید ورزش کشور می شود، چیست؟ وقتی که ما مسابقات مدارس کشور را سرسری گرفته و گاهی به حالت نیمه تعطیل درآورده ایم، از نگاه مقطعی به یک دوره بازی ها به چه چیزی خواهیم رسید؟
نویسنده: حسین علی اسماعیلی