سالها پیش که آندره آغاسی ستاره تنیس حرفه ای جهان در واکنش به پرسش خبرنگاری که او را ایرانی خوانده بود، برآشفت و به کلی منکر رگ و ریشه خودش شد.
درصورتی که پدر وی عضو تیم ملی بوکس ایران بوده و تا آنجا که می دانیم، هرگز این مسئله را انکار نکرد.
این ادعای آندره با عکس العمل لقمه برخی ورزشی نویسان آن دوره در داخل کشور مواجه شد ولی واقعا چه اصرار بیهوده ای بود که بخواهیم فردی را که اصالت خویش را از یاد برده، به پایبندی نام یک کشور مقدس وادار سازیم. طی دو-سه دهه اخیر برخی از ورزشکاران سطح ملی با اینکه با پول و بیت و المال مردم رشد کرده اند، به هر دلیلی ناچار به ترک تابعیت شدند و پیراهن ملی کشوری ثالث را برتن پوشاندند اما مرور زمان نشد که همه مانند آندره آغاسی باشند. ارسلان کشتی مازندرانی را که به یاد دارید که پس از قهرمانی اروپا به یاد ایران عزیز چه اشک حسرتی از چشمانش جاری شده بود.
هرکه دور ماند از اصل خویش - بازجوید روزگار وصل خویش...
بی دلیل نیست که سامان قدوس، اشکان دژاگه و دانیال داوری و... برای بازگشت به ایران و عضویت در تیم ملی کشورمان سر و دست می شکستند اما امروز که کیانوش رستمی اصرار بر رفتن به کشوری مانند کوزوو دارد، چرا از دادن رضایت نامه وی طفره می رویم این مسئله حتی انتقاد دکتر محمد دادکان را هم برانگیخت.
نمی خواهیم انگ زیاده خواهی به یل کرمانشاه بزنیم او هم دلایل خاص خودش را دارد. امروز که ده ها تن از نامدارام وزنه برداری ایران و جهان با فدراسیون وزنه برداری همکاری می کنند، به قول معروف از شمار هزاران بک تن کم. تردید نداریم که کیانوش هم ایرانی بودن خود را فراموش نخواهد کرد.
نویسنده: حسین علی اسماعیلی