یکشنبه بیست و پنجم آذر ماه

کفاشیان جاده صاف کن است یا طعمه!

چالش ایجاد شده در فدراسیون که متاثر از حضور سوال برانگیز کفاشیان در ساختمان سئول شده، به‌قدری پیچیده و مهندسی شده است که شاید مخالفان را به استیضاح وزیر ورزش وادار کند!

دو روز پس از اقدام عجیب علی کفاشیان برای حضور مجدد در فدراسیون فوتبال، شاهد یک سر درگمی عجیب در عرصه ورزش هستیم. مردم و رسانه ها هم این تصمیم غیر مترقبه و دلایل آشکار و پنهان آن را با جدیت تعقیب می کنند. این مطالبه گری عمومی و پرسشگری رسانه ای در صدد کشف حقایق و واقعیات پشت صحنه ی اقدام اخیر کفاشیان است. باید برای همگان روشن‌شود که کفاشیان با رای و تصمیم خود به میدان آمده یا دیگران‌به او تکلیف کرده اند؟ اهالی فوتبال که بیشتر‌ با مرام و مسلک کفاشیان آشنایی دارند،بخوبی می دانند که او آدم حرف شنوی است و خیلی با منازعات و مجادلات میانه ای ندارد. بیم آن می رود که ورود وی ،راه را برای دیگران هموار کند و به تعبیری جاده صاف کن برخی از مدیران حاضر در وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک باشد! باید چند و چون این قضیه روشن و آشکار و اخبار به صورت جسته و گریخته از گوشه و کنار جمع آوری و مشخص شود کفاشیان با چه تدبیر و چه هدفی وارد میدان شده است؟ در این راستا واکنش اهالی فدراسیون هم جالب بود که جملگی مخالفت خود را با حضور کفاشیان علنی کردند. شاید این عکس العمل فوری آنها هم برای سر گم کردن مردم و پاک کردن صورت مساله باشد. زیرا همگان می دانند که تاج و کفاشیان در گذشته روابط خوبی با هم داشتند و مخالفت مدیران فعلی در فدراسیون شاید بر گرفته از مسائل پشت صحنه باشد و.. موضوع دیگری که باید با ظرافت بدان نگریست،همراهی وزارت ورزش با موضوع ورود کفاشیان به فدراسیون است.به نظر می رسد پافشاری کفاشیان برای ماندن در فدراسیون ،قطعا برای وزیر ورزش تبعاتی به همراه خواد داشت. روز گذشته قاضی زاده هاشمی و پژمانفر دو نماینده مجلس واکنشی تند به حضور کفاشیان در فوتبال داشتند. این دونماینده،موضوع منع به کارگیری بازنشستگان را مطرح و حضور وی را تخلف آشکار دانسته و عنوان کیفری به آن دادند. باز در همین راستا بحث سوال از وزیر ورزش مطرح و برخی دیگر موضوع استیضاح را پیش کشیدند و... به هرحال باید سود و زیان این اقدام را سنجید و این تصمیم خبر ساز را با معیار تحول گرایی و ضرورت اصلاح ساختار فوتبال کشور مطابقت داد. اینکه یکسری افراد انگشت شمار در مدیریت فوتبال آمد و شد داشته باشند و در مقاطعی جا به جا شوند ،بیانگر این نکته حیاتی است که ما در تربیت نیروی انسانی موفق نبوده ایم. آنانکه تخصص و دانشی دارند و تحصیلات عالیه را پشت سر گذاشته اند و در یک کلام از جنس ورزش و فوتبال هستند، چرا در تشکیلات حضور ندارند؟ لذا با‌این تفکر محدود و نگرش کاملا انفعالی و به شدت سیاسی و مهندسی شده نمی توان آینده روشنی برای فوتبال متصور بود و برای نجات آن راهی پیدا کرد. باید منتظر بود و وقایع پشت صحنه را نظاره کرد. باید دید مدیران ورزش برای فوتبال کشور چه خوابی دیده اند و چه افکاری در سر دارند؟ شاید مثل توپ فوتبال ، مدیریت آن هم قرار است این طرف و آن طرف بچرخد و با سر گم کردن مردم -یکسری افراد به اهداف خود برسند؟