والیبال بین المللی پیشکسوتان در مارماریس ترکیه مصداق دود و کنده برای والیبال ایران بود هم به لحاظ تیمی صاحب عنوان شدیم، هم از جهت انفرادی درخشیدیم وهم پرویز کاظمی و علی موذن بهترین آبشار زن و پاسور رده سنی بالای ۶۵شدند.
کاظمی که یادآور دوران والیبال در دهه 60 کشور است سال ها در دیار ژرمن ها بازی و مربیگری کرد. عشق به دیدار هموطنان او را مانند جاوید نجفی دیگر ملی پوش صاحب نام به مارماریس کشاند تا با وجود کسالت کنار پیشکسوتان ایرانی باشد و رنج سفر و هزینه مسافرت را به جان بخرد. وی والیبال و وطنش را خیلی دوست دارد و برای آمدن به ترکیه از مهندس مسعود و دکترساسان مهدوی بینانگذاران باشگاه بوستان تنها باشگاه ایرانی در اروپا رخصت گرفت. کاظمی می گوید: خانم دکتر فرزانه دانشمند و دکتر مهران کاظمی، اعضای هیات مدیره باشگاه بوستان برای اینکه بوستان به بوستان واقعی نسل دور مانده از وطن تبدیل شود، چقدر ستودنی عمل می کنند. من با اینکه سرمربی اشتوتگارت در لیگ یک بوندسلیگا هستم از کارکردن با چنین انسان های نیک اندیش و ایراندوست لذت می برم. شما در آینده اثرات تاسیس بوستان ورزش مونیخ را خواهید دید. باور کنید دیدن حس ناسیونالیستی کاظمی، حاوید نجفی و مسعود نظار و آن دورتر ناصرخان پیشوا را می بینیم، دچار غرور زایدالوصف می شویم. برادرانی که مغز متفکرند در جریان مسابقات پیشکسوتان مار مارماریس بردارم نایینی در قهر مانی تیم بالای ۶۵سال کولاک کردند.
آنها البته سعید حجازیان، مسعود نظار، محمد شیرازی، داریوش جلال را هم یار و یاور داشتند، اما اصغر نایینی که استاد پاسوری است این بار در نقش آبشارزن تماشایی بود تا جایی که پرویز کاظمی ادعا کرد او می تواند بهترین بازیکن دنیا در این سنین باشد. پاسور سابق تیم ملی اعتقاد دارد دلیل فقر پاسور در والیبال ایران کم کاری مربیان در همه رده هاست و اکنون هیچ پاسوری نداریم که پنجاه درصد سعید معروف باشد. فدراسیون والیبال اگر به این ضعف بزرگ توجه نکند، موتور والیبال ما خاموش خواهد شد. آموزش پاسوری کار دشواری است ولی عجیب است که هیچ اقدامی برای پر کردن این خلا نمی کند. دوست داشتم برای ساختن نسل جدید پاسوری کار کنم، اما اراده در فدراسیون در این زمینه وجود ندارد و من هم کسی نیستم که به هر قیمتی خودم را دخیل سازم. صحبتی شده در اشتوتگارت آلمان به تربیت پاسورها مستعد مشغول شوم. وقتی در اینجا جایی برای من نباشد دیگر چاره ای باقی نمی ماند.
نویسنده: جمشید حمیدی