درست يا غلط، مهندسی شده يا دستوربه مجمع فوتبال يا هر طور كه در ذهن متبادر می شود، مهدی تاج با حداكثر آرا رئیس فدراسيون فوتبال شد!
اينكه درباره اين حضور و با وجود فضای حاكم بر افكار عمومی چه قضاوتی بايد داشت؟ پاسخ ساده است؛ تيم ملی در آستانه حضور در جام جهانی قرار دارد.
جام جهانی قطر، دو قدمی كشورمان كه شايد يک قرن ديگر به اين نزديكي برگزار نشود. پس بايد از اين فرصت استفاده كرد؛استفاده در تمامی ابعاد (نه فقط فوتبال).
از اين نظر وقتی سوابق تاج را با دو رقيب ديگرش مقايسه می كنيم فارغ از اينكه در دوره قبل متخلف بوده يا درستكار، مجرم بوده يا بی گناه (كه در مقام قضاوت نيستيم) بی شک از آندو باتجربه تر و كارآمدتر و در اين پروسه موجه تر است.
بنابراين بدون حب و بغض و با هدف قرار دادن تيم ملی بايد به حمايت پرداخت. حمايت از تيم ملی و همه اركانی كه قرار است زمينه آماده سازی و حضور پرقدرت تيم ايران را در جام حهانی فراهم آورند.
حضور تاج از اين منظر كه اگر قادر باشد شرايط حضور تيم ايران را برای صعود به دور دوم فراهم کند یک فرصت تلقی مي شود تا جامعه گذشته او و حتی انتخابات مهندسی شده را كه مقدمتا باعث حذف امثال مهندس واعظ آشتيانی و دكتر عليرضا اسدی شد، به فراموشی بسپارد.
در واقع تاج برای غلبه يا تسلط بر افكار عمومی و كسب اعتماد جامعه يک راه بيشتر ندارد؛ هموار كردن زمينه صعود تيم ملی برای اولين بار درتاريخ فوتبال ايران در جام جهانی به دور دوم و سپس قهرمانی در جام ملت های آسيا به همراه حضور سرخابی ها در قهرمانی باشگاه های آسيا.
آيا تاج قادر است اعتماد جامعه را جلب كند؟
نویسنده: مجید سعیدی