سه شنبه بیست و چهارم مهر ماه
قحطی مهاجم ششدانگ در لیگ؛

حاضری خوری بلای فوتبال باشگاهی!

حضور مهاجمان پا به سن گذاشته خارجی و بازی های ساکن، کم‌ حادثه و کسل کننده گویای بی توجهی باشگاه ها به امر مهم سازندگی و استعدادیابی است. این خطر بالقوه ای است که فوتبال ما تهدید می کند.

در چهار هفته لیگ باشگاهی از فوتبال پرتحرک و تاکتیکی خبری نبود. بازی های کم افت و خیز و ساکن نشان دهنده آن است که بازیکنان ما تمرینات هفتگی و بدنسازی پیش فصل را جدی نمی گیرند. آسیب دیدگی های پیاپی بازیکنان هم از آماده نبودن جسمی و فیزیکی آنها حکایت می کند.

امروز بسیاری از تیم ها از نبود مهاجمان ششدانگ و اثرگذار با محدودیت هایی روبه رو هستند.

در راس تیم های لیگ برتری باید به پرسپولیس اشاره کرد.

قرمزها با آن همه رفت و آمد بازیکنان و هزینه های میلیاردی آخرالامر به مهاجمان پا به سن گذاشته و ناآماده خارجی دلخوش کردند.

لوکادیا با آن همه هیاهو و تبلیغات پشت صحنه، نشانی از یک فوتبالیست آماده ندارد.

بدن سنگین و کیلوهای اضافی نشان از دوری او از فوتبال در چند ماهه گذشته دارد.

دیاباته ۳۴ ساله هم برای‌ رفع نواقص تیمی پرسپولیس در خط حمله به جرگه شاگردان گل محمدی پیوست.

در تیم مس رفسنجان  هم پریرا و گادوین‌ منشا در اختیار ربیعی قرار گرفتند تا گره بازی های این‌ تیم در تاکتیک تهاجمی با این دو بازیکن‌ پا به سن گذاشته باز شود.

در گل‌گهر هم  کی روش استنلی هنوز عصای دست امیر قلعه نوعی است.

سپاهان، آلومینیوم اراک و تیم های دیگر هم برای جبران این کمبود نگاهی به حضور مهاجمان خارجی داشته اند و...

این نکته گویای فقر مهاجم داخلی در لیگ باشگاهی است. لیگی که از سازندگی و بازیکن ‌سازی فاصله گرفته است.

جالب اینکه بازیکنان  به خدمت گرفته شده، خیلی دیر جذب شدند  و برای آماده کردن ‌آنها هفته ها فرصت نیاز است.

برای مثال لوکادیا و دیاباته برای رسیدن به آمادگی جسمانی باید هفته ها تمرین کنند و از اواسط نیم فصل شرایط اولیه را پیدا کنند.

به عبارت صریح تر، فوتبال باشگاهی، هنوز با برنامه ریزی و طراحی و زمان‌شناسی فاصله زیادی دارد.

اغلب تیم ها به حاضری خوری و شکار بازیکنان دیگر تیم ها عادت کرده اند.

حضور بازیکنان خارجی هم برای ارتقای فنی مسابقات داخلی در برنامه گنجانده شد و سازمان لیگ هم شرایط خاصی برای جذب آنها در نظر گرفت.

متاسفانه فوتبالیست های درجه چندم و پا به سن ‌گذاشته عمدتا با دخالت دلال ها به فوتبال باشگاهی تحمیل می شوند و از این رهگذر هم پول ها هدر می رود و هم فرصت ها!

به‌نظر می رسد، جدا از شرایط و ‌محدودیت های فعلی ‌برای جذب بازیکنان خارجی باید محدودیت  سنی را هم اضافه کرد.

زیرا‌ بازیکنان‌ سی و‌چند ساله، قابلیت های چندانی نداشته و سطح فوتبال ما را بالا نمی برند.

لازم و واجب است باشگاه ها را‌ به استفاده از بازیکنان جوان و امید‌ ملزم کنیم و در کنار آن‌ محدودیت هایی برای حضور خارجی ها در نظر بگیریم.

یادمان باشد با ادامه رویه غلط فعلی، در آینده در تیم‌ملی هم از آسیب می بینیم.

طارمی آزمون، انصاری فرد، کاوه رضایی و... سنین جوانی را پشت سر گذاشته و ذخیره هایی مطمئن در خط حمله ندارند. باید آینده نگری کرد و به فکر فردا بود.

ساخت و‌ پرورش بازیکن و استعدادیابی باید در باشگاه ها‌ در اولویت باشد و در سطوح ‌ملی نمود عینی پیدا کند.

نویسنده: احمد میرزاییان