باخت به انگلیس با آن ترکیب عجیب همه را به واکنش واداشت. برای دیدار با ولز هواداران خواستار تحول در شیوه بازی و حضور عناصر اصلی در زمین هستند، نه نیمکت نشین ها!
بعد از دو روز از شکست تلخ و گزنده برابر انگلیس، با آن تصمیمات سوال برانگیز کی روش، هواداران فوتبالی دل به بازی با ولز بسته اند، تا به شکلی آب رفته به جوی بازگردد.
اهالی فن و کارشناسان فوتبال و حتی مردم کوچه بازار و بچه های مدرسه ای هم به شیوه بازی ایران و تغییرات ابهام آمیز کی روش در ترکیب ایران ایراد گرفتند. این تفکر غلط از نداشتن اطلاعات کافی کی روش از ظرفیت و پتانسیل تک تک نفرات حکایت داشت! او بر اساس برداشت های ذهنی خود به چیدمان ترکیب ایران دست زد و نه بر اساس نگاه عینی در تمرینات و دیدارهای تدارکاتی! او فرصت نداشت تا توانایی چشمی، علی کریمی، میلاد محمدی، مجید حسینی و پورعلی گنجی را در زمین مسابقه ارزیابی کند و در قیاس با دیگر نفرات به ترکیب اصلی برسد. در واقع این همان ضربه ای بود که از تغییر اسکوچیچ خوردیم و در بدترین شرایط کار را به کی روش سپردیم.
متولیان و تصمیم گیرندگان فوتبال در زمان واگذاری مسئولیت به مربی پرتغالی از شناخت کلی و دقیق او از اوضاع و احوال تیم ملی این تغییر را ایجاد کردند، غافل از اینکه کی روش چهار سال از فوتبال ما دور بود و در این مقطع آگاهی کاملی از شرایط تیم ملی و بازیکنان نداشت. چطور ممکن است یک مربی حرفه ای بدون اطلاع از شرایط علی کریمی و در واپسین لحظات او را به اردو فراخوانده و بدون شناخت کلی از آمادگی ذهنی و جسمی او را در ترکیب اصلی قرار دهد؟
جالب اینکه عزت اللهی که همواره کنار نوراللهی بازی کرده و این دو شناخت کلی از یکدیگر داشته اند، باید در نیمکت دخیره ها بنشیند! این سوالات و ابهامات در باره خط دفاع و عدم حضور شجاع و کنعانی هم وجود دارد. این دو بیش از سی بازی کنار هم بوده اند و از جمله نفرات شاخص در صعود تیمملی به جام جهانی به شمار می رفتند، اما در حساس ترین شرایط از آنها استفاده نشد. نکته مهم و کلیدی در این خصوص، حضور شجاع و کنعانی در فوتبال باشگاهی قطر بود. این دو با شرایط اقلیمی و آب و هوایی و جو ورزشگاههای دوحه آشنا بودند، بنابراین عدم استفاده از آنها تصمیمی غلط بود. خیلی ها معتقد بودند ترسو بودن کی روش و چیدمان کاملا دفاعی باعث دریافت شش گل شد، اگر همان شیوه قبلی و با ۱- ۳-۲-۴ همیشگی به میدان می رفتیم چه بسا بهتر نتیجه می گرفتیم و حداقل هواداران را راضی نگه می داشتیم!
به هر حال دو روز فرصت داریم تا با آنالیز درست تیم ولز و با احاطه و مدیریت اصولی به شرایط روحی و روانی بازیکنان آماده دیدار بعدی شویم. تیم ولز را در فاز دفاعی شکننده و آسیب پذیر دیدیم. گماردن آزمون و طارمی در خط حمله ضریب تهاجمی ما را افزایش خواهد داد و مدافعان ولز را عقب نگه خواهد داشت. در خط میانی حضور عزت اللهی و نوراللهی در کنار هم و بازی گرفتن از سامان قدوس در امر بازیگردانی و قدرت پاس دهی او کمک حال تیم ملی خواهد بود. در فاز دفاعی باید قدرت سرزنی و سرعت دو مدافع مرکزی را بالا ببریم.چون ولز در خط حمله به سانتر از کناره ها و ضربات سر مهاجمان خود دل بسته است.
در این زمینه شجاع هم قدرت سرزنی خوبی دارد و سرعت بهتری نسبت به مجید حسینی کنعانی هم حساب جداگانه ای در امور دفاعی دارد و نباید او نیمکت نشین کرد و...
به هر حال مجموعه این نقطه نظرات برگرفته از ظرفیت و توانایی بازیکنان ما است، تصمیم گیرنده اصلی در استفاده از قابلیت های فردی و گروهی بازیکنان با شخص کی روش است. معلوم نیست دستیاران او تا چه حد به امور احاطه دارند و می توانند نقطه نظرات خود را به کی روش انتقال دهند؟
امیدواریم کی روش این بار محافظه کاری را کنار بگذارد و تصمیمی منطقی بگیرد. برد تیمملی در مصاف با ولز تنها راه نجات ما است و اعتبار کی روش در گرو این پیروزی است. در غیر این صورت پرونده تیم ما در جام جهانی بسته خواهد شد و کی روش هم به درب خروج هدایت می شود!
نویسنده: احمد میرزاییان