پنجشنبه بیست و چهارم آبان ماه
نیازمند تحول در ترکیب تیم ملی هستیم؛

آقای کی روش! ترسو نباش...

باخت به انگلیس با آن ترکیب عجیب همه را به واکنش واداشت. برای دیدار با ولز هواداران خواستار تحول در شیوه بازی و حضور عناصر اصلی در زمین هستند، نه نیمکت نشین ها!

بعد از دو روز از شکست تلخ و گزنده برابر انگلیس، با آن تصمیمات سوال برانگیز کی روش، هواداران فوتبالی دل به بازی با ولز بسته اند، تا به شکلی آب رفته به جوی بازگردد.

اهالی فن و کارشناسان فوتبال و حتی مردم کوچه بازار و بچه های مدرسه ای هم به شیوه بازی ایران و تغییرات ابهام آمیز کی روش در ترکیب ایران ایراد گرفتند. این تفکر غلط از نداشتن اطلاعات کافی کی روش از ظرفیت و پتانسیل تک تک نفرات حکایت داشت! او بر اساس برداشت های ذهنی خود به چیدمان ترکیب ایران دست زد و نه بر اساس نگاه عینی در تمرینات و دیدارهای تدارکاتی! او فرصت نداشت تا توانایی چشمی، علی کریمی، میلاد محمدی، مجید حسینی و پورعلی گنجی را در زمین مسابقه ارزیابی کند و در قیاس با دیگر نفرات به ترکیب اصلی برسد. در واقع این همان ضربه ای بود که از تغییر اسکوچیچ خوردیم و در بدترین شرایط کار را به کی روش سپردیم.

متولیان و تصمیم گیرندگان فوتبال در زمان واگذاری مسئولیت به مربی پرتغالی از شناخت کلی و دقیق او از اوضاع و احوال تیم‌ ملی این تغییر را ایجاد کردند، غافل از اینکه کی روش چهار سال از فوتبال ما دور بود و در این مقطع آگاهی کاملی از شرایط تیم ملی و بازیکنان نداشت. چطور ممکن است یک مربی حرفه ای بدون اطلاع از شرایط علی کریمی و در واپسین لحظات او را به اردو فراخوانده و بدون شناخت کلی از آمادگی ذهنی و جسمی او را در ترکیب اصلی قرار دهد؟

 جالب اینکه عزت اللهی که همواره کنار نوراللهی بازی کرده و این دو شناخت کلی از یکدیگر داشته اند، باید در نیمکت دخیره ها بنشیند! این سوالات و ابهامات در باره خط دفاع و عدم حضور شجاع و کنعانی هم وجود دارد. این دو بیش از سی بازی کنار هم بوده اند و از جمله نفرات شاخص در صعود تیم‌ملی به جام جهانی به شمار می رفتند، اما در حساس ترین شرایط از آنها استفاده نشد. نکته مهم و کلیدی در این خصوص، حضور شجاع و کنعانی در فوتبال باشگاهی قطر بود. این دو با شرایط اقلیمی و آب و هوایی و جو ورزشگاه‌های دوحه آشنا بودند، بنابراین عدم استفاده از آنها تصمیمی غلط بود. خیلی ها معتقد بودند ترسو بودن کی روش و چیدمان کاملا دفاعی باعث دریافت شش گل شد، اگر همان شیوه قبلی و با ۱- ۳-۲-۴ همیشگی به میدان می رفتیم چه بسا بهتر نتیجه می گرفتیم و حداقل هواداران را راضی نگه می داشتیم!

به هر حال دو روز فرصت داریم تا با آنالیز درست تیم ولز و با احاطه و مدیریت اصولی به شرایط روحی و روانی بازیکنان آماده دیدار بعدی شویم. تیم ولز را در فاز دفاعی شکننده و آسیب پذیر دیدیم. گماردن آزمون و طارمی در خط حمله ضریب تهاجمی ما را افزایش خواهد داد و مدافعان ولز را عقب نگه خواهد داشت. در خط میانی حضور عزت اللهی و نوراللهی در کنار هم و بازی گرفتن از سامان قدوس در امر بازیگردانی و قدرت پاس دهی او کمک حال تیم ملی خواهد بود. در فاز دفاعی باید قدرت سرزنی و سرعت دو مدافع مرکزی را بالا ببریم.چون ولز در خط حمله به سانتر از کناره ها و ضربات سر مهاجمان خود دل بسته است.

در این زمینه شجاع هم قدرت سرزنی خوبی دارد و سرعت بهتری نسبت به مجید حسینی کنعانی هم حساب جداگانه ای در امور دفاعی دارد و نباید او نیمکت نشین کرد و...

به هر حال مجموعه این نقطه نظرات برگرفته از ظرفیت و توانایی بازیکنان ما است، تصمیم گیرنده اصلی در استفاده از قابلیت های فردی و گروهی بازیکنان با شخص کی روش است. معلوم نیست دستیاران او تا چه حد به امور احاطه دارند و می توانند نقطه نظرات خود را به کی روش انتقال دهند؟

امیدواریم کی روش این بار محافظه کاری را کنار بگذارد و تصمیمی منطقی بگیرد. برد تیم‌ملی در مصاف با ولز تنها راه نجات ما است و اعتبار کی روش در گرو این پیروزی است. در غیر این صورت پرونده تیم ما در جام جهانی بسته خواهد شد و کی روش هم به درب خروج هدایت می شود!

نویسنده: احمد میرزاییان