برای نجات ورزش از آدم های سفارشی باید صادقانه با قضایای وزارت ورزش برخورد کرد و آنچه در پی می آید هشداری از سر صداقت است که امیدواریم دولت در حمایت از وزیر ورزش سنگ تمام بگذارد.
با آمدن آقای کیومرث هاشمی و اخذ رای اعتماد از مجلس که بیش از ۵۰ نفر آن غائب بودند و برای ورزش اولویتی قائل نبودند و صد البته حمایت بیش از ۷۰ درصد نمایندگان حاضر از او، این روزها خیلی ها با داشتن پوشههای الوان در دست در خیابان سئول با یک نماینده یا صاحب منصب پرسه میزنند تا پست و جایگاهی را نه از روی شایسته سالاری که از روی شیفتگی به قدرت در عمارت ورزش به دست آورند.
خود خوانده های مدیریت ورزشی خارج از جامعه ورزش، در بیشتر موارد اصلا هیچگونه تخصصی در امر ورزش ندارند. دهها نفر این روزها تلاش چاپلوسانهای راه انداختهاند تا با حقکشی، رانت و به قیمت نابودی ورزش، خود را به پشت میزهای تخصصی مدیریت ورزشی برسانند و ورزش را ویران کنند.
این در حالی است که از طرفی دیگر، اتوبوسی که در گذشته با رانت و تحمیل وارد وزارت ورزش شد نیز هرگز قصد ندارد با دنده عقب از عمارت ورزش خارج شود، مسافرین آن اتوبوس هرکدام به یک قدرت سیاسی وصل هستند و ترمز دستی را محکم کشیده اند تا امر جوانان، فرهنگ و ورزش عمومی را تحت نظارت و مدیریت خود نگه دارند.
یکی از کسانی که طبق شنیدهها این روزها قصد قرق کردن یک سمت کلیدی در وزارت ورزش را دارد شخصی است که روزگاری در یک کیوسک انتظامات، بانوان را کنترل و بازرسی میکرد و بعدها در یک فرصت طلبی با رانت، بالاترین پست بانوان را بدون هیچگونه تخصص و تجربهای اشغال کرد و خیلی از ورزش های بانوان را تعطیل و خیلی از ورزشکاران را نیز از ورزش فراری داد.
او معتقد بود که بانوان نباید در ورزشهای رزمی ورود کنند تیم ملی بسکتبال بانوان نیز اضافی و غیرضروری است و در برخی موارد هم شخصاً با ورزشکاران برخورد میکرد. در جایی که این روزها باید با ورزشکاران با درایت و ظرافت برخورد کرد و در حالی که برخیها با رفتارشان از روی جهل و نادانی و بعضی ها هم عنودانه ورزشکاران ما را وادار به فرار میکنند، قطعاً در چنین موقعیتی جایی برای افراد بیخرد و غیرمتخصص در ورزش نخواهد بود.
شخص دیگری که روزگاری در وزارت ورزش و جوانان صاحب منصب بود و از یکی از روسای فدراسیون ها و مدیرانکل استانها “طلب وجه” میکرد و حتی روزی پلاستیک تراولهای صد میلیونی که یکی از روسای فدراسیون ها برایش آورده بود از بدشانسی پلاستیک تراولها به درب آسانسور گیر کرد و پولها در راهروی طبقه سوم پخش شد.
وی بعدها گفت که افراد شرکتی و خدماتی در طبقه سوم وزارتخانه پولهای پخش شده را جمع آوری کردند و فرد مسئول به آن رئیس فدراسیون گفته بود که شش میلیون از صد میلیون تراول کم است و خدماتیها حین جمع آوری کش رفتهاند. حالا در چنین اوضاع و احوالی، مرد تراول دوست هم هوس کرده که دوباره خود را به وزارت ورزش برساند.
با همه این تفاصیل با تخصص و تجربهای که از کیومرث هاشمی سراغ داریم قطعاً نباید اجازه دهد که چنین افرادی دوباره به نابودی ورزش دامن زنند.
حالا آن شخصی که ورزشکاران را بازجویی و فراری می داد و نارضایتی مطلق در جامعه ورزش بانوان بوجود آورده بود و نیز آن فردی که پلاستیک تراول ها را از یک رییس فدراسیون گرفت، با چه رویی و با کدامین منطق در تلاش اند تا همکار کیومرث هاشمی شوند که در پاکدستی، قانون مداری در مدیریت، مردمداری و احترام به پیشکسوت و دلسوزی و مهربانی پدرانه نسبت به ورزشکاران یک اسوه تمام عیار است. جامعه ورزش نباید رخصت دهد که جریان های صاحب قدرت و اشخاص پرنفوذ، افراد کوچک را به ورزش تحمیل کنند.
نویسنده: علی افتخاری - کارشناس ورزش