ما در اداره ورزش کشور از کدام مدل مدیریتی پیروی می کنیم شایسته سالاری یا رابطه بازی؟ بدون هیچ تردیدی باید گفت بهایی که این ایام کشورما به ویژه ورزش می پردازد.
ما در اداره ورزش کشور از کدام مدل مدیریتی پیروی می کنیم شایسته سالاری یا رابطه بازی؟ بدون هیچ تردیدی باید گفت بهایی که این ایام کشورما به ویژه ورزش می پردازد.
بی توجهی به انتخاب مدیران برحسب لیاقت است که سبب شده گاهی صندلی اداره امور توسط افرادی به تسخیر در اید که چون راه را از چاه نمی شاسند و به ارزش ورزش به اصالت عمل اعتقادی ندارند سبب بروز ارتباطاتی غیر معقول می شود که همه عواقب آن را به یاد دارند نمونه بارز این ادعا را در تلاش هایی دیده و شنیده ایم که افرادی برای تسخیر صندلی ریاست فدراسیون های ورزش دور خیز کرده اند که در حالت عادی شاید توان اداره یک هیات استانی راهم نداشته باشند اما چون روابط جای ضوابط را گرفته است بنا شده اند که با یک دست چند هندوانه بگیرند انها در زمان کار مندی و مسوولیت در وزارت ورزش تحصیل هم کرده اند دکتری گرفته اند وحالا انقدر برای انجام خدمات وقت زیاد اوردند و قصد احاطه فدراسیون های ورزشی را هک کرده اند در کجای دنیا اینقدر مدیریت بی حساب و کتاب و بلبشو وجود دارد که ما به آن همت گمارده ایم؟
شاید اصل ماجرا به انتخابات کمیته ملی المپیک در پایان سال جاری برگرددکه طیق معمول دهه های اخیر رئیسان دو تشکیلات ورزشی برای گرفتن ارای بیشتر نشستند بر کرسی ضمانت دار تر کمیته ملی المپیک یار کشی می کنند ولی اصل حرف ما بر مدیریت در ارکان های مختلف از جمله ورزش است که بر اساس قانونی به نام گرشام اگر مدیران بد را از مدیران خوب جدا نسازد نتیجه همانی می شود که به ان اشاره کرده ایم.
نوسینده:رضا اسماعیلی