وحدت و انسجام تیم ملی را در حساس ترین مقطع به دلیل ندانم کاری از دست دادیم. پست خطیر سرپرستی را که به دلیل رفاقت به فردی ضعیف و ناکارآمدسپرده بودیم، اساس کار را مختل کرد و به تیمملی ضربه زد!
فوتبال یک ورزش گروهی است.برای پیشبرد امور باید از تمام عوامل فنی و اجرایی و نیروهای پشتیبانی کننده بهره برد.
در چهار دیدار گذشته آنچه که باعث نتایج خوب در تیمملی شد تعصب و غیرت و همدلی بازیکنان و بهره بردن از توانایی ذاتی و تکنیکی نفرات کلیدی بود.
البته تجارب و آرامش اسکوچیچ و حمایتهای فکری و فنی هاشمیان و باقری هم مددرسان تیمما شد.
حلقه اتصال بازیکنان ، کادر فنی و مسئولان فدراسیون -پست مهم و خطیر سرپرستی است.
متاسفانه تذکرات قبلی کارشناسان و صاحب نظران در باره گماردن فرد قابل و شاخص در این زمینه به جایی نرسید.
حالا بعد از گذشت چندماه و بروز اولین موضوع و اختلاف سلیقه بین مربی و بازیکن مشخص شد که حضور یک سرپرست مجرب و کهنه کار چگونه می توانست با تدبیر به موقع این اشکال ساده را رفع و رجوع کند.
در نظر بگیرید چنانچه حشمت مهاجرانی، دکتر بیژن ذوالفقار نسب و افرادی از این دست سرپرست تیم ملی بودند چگونه این موضوع ساده حل و فصل می شد؟
بازیکن تیمملی باید بیاموزد وهمواره به او تذکر داده شود که در همه حال باید به عنوان یک سرباز در خدمت کادر فنی باشد.
رشته امور فنی در تمام مراحل باید در اخنیار سرمربی باشد.
این اصل در فوتبال حرفه ای بدرستی تبیین و تشریح شده است و بازیکن نباید در امور فنی مداخله کند.
متاسفانه در موضوع پیش آمده اسکوچیچ آغاز کننده ماجرا بود. او در اینمرحله بی دلیل بحث عدم تاکتیک پذیری بازیکنان را پیش کشید.
برخی همکاران رسانه ای هم که از ابتدا با حضور اسکوچیچ مخالف بودند، با بزرگنمایی و دامن زدن به حرف اولیه مربی کروات به سراغ طارمی رفتند.
در واقع در اینمرحله اسکوچیچ حرکت نادرستی انجامداد. طارمی هم نباید عکس العمل نشانمی داد وحاشیه سازی می کرد !
بحث مهم بعدی مدیریتمساله بود.
از مدتها پیش رئیس فدراسیون و عوامل او از تصمیماسکوچیچ آگاه بودند. لذا از همان ابتدا باید با ریش سفیدی و پادر میانی کار فیصله می یافت.
وقتی حاشیه ها بالا گرفت و کارد به استخوان رسید، ورود دیر هنگام وپادر میانی هاشمیان و باقری هم نتیجه بخش نشد.
جالب اینکه پنهانکاری و اطلاع رسانی نادرست فدراسیون و همراهی مشاوران و حقوق بگیران رسانه ای آنها هم چالش جدی ایجاد کرد و دروغ آنها را فاش کرد.
بعد از اعلام رسمی اسامی تیم ملی از سوی فدراسیون و غیبت طارمی ، هواداران و علاقمندان تیمملی از دلایل این تصمیم جویا شدند؟
رسانه ها و مشاوران عالی فدراسیون در واکنش به سوالات متعدد مردم، بلافاصله دست به کار شدند و درخواست طارمی از مربی برای استراحت دادن به او در این مرحله را مطرح کردند!!
این خبر ابتدا آرامش اولیه را در جامعه فوتبال ایجاد کرد. گفته شد طارمی اجازه گرفته در دو دیدار ساده تر با لبنان و سوریه استراحتکند و تمرکز بیشتری به تمرینات و بازیهای مهم پورتو در لیگپرتغال وپیکارهای اروپایی داشته باشد.
این خبر کذب پس از واکنش طارمی و توئیتسردار آزمونرنگباخت و نشان داد پنهان کاری و پاککردن صورتمساله تا چه حد باعث رنجش خاطر مردم و علاقمندان فوتبال شده است؟
چرا باید مردم را نامحرم بدانید و با سو نیت با مسائل برخورد کنید؟
دعوت از بازیکنان و خط زدن نفرات به هر دلیل از اختیارات سرمربی است و فدراسیون از همان ابتدا باید رسما اعلام می کرد طارمی به دلیل مسائل انضباطی در ابن مرحله دعوتنشده است.
این آسمان و ریسمان بافتن ها از بی تجربگی افراد در فدراسیون ومجیز گویی ومنفعت طلبی مشاوران حکایتمی کندو بی دلیل برای تیمملی حاشیه درست می کند.
چرا باید در یک موضوع انضباطی که حق مربی است به لطایف الحیل و خبر کذب متوسل شد؟
امیدواریم این مساله کوچک با حمیت و تلاش بازیکنان تیمملی در دیدار با لبنان جبران و با پیروزی خاتمه یابد.دیداری که بر خلاف انتظار بسیار سخت و دشوار خواهد بود.
نویسنده: احمد میرزاییان