شنبه هشتم اردیبهشت ماه

بردیف مربی غیرقابل اعتماد!

قربان بردیف به روسیه رفت و منتظر تصمیم باشگاه تراکتور نمایند.

به گزارش پایگاه خبری البرز ورزشی: البته که اطلاعيه‌ها و بیانیه‌های باشگاه تراکتور هم بهانه‌ای برای عادی جلوه دادن شرایط و آرام نگه‌داشتن هواداران بود.

هوادارانی که شاید جدایی مربی خود در این شرایط حساس را بر نمی‌تابند و اصلا نمی دانند بردیف چطور آمد و چه طور اینقدر راحت به تعهداتش نسبت به باشگاه پشت کرد و رفت.

 در واقع این جلسات هیئت مدیره در مورد بردیف آن هم در شرایطی که او تیم را رها کرده و رفته است چه معنی می تواند داشته باشد جز تبرئه! یعنی اگر تراکتوری ها در جلسه هیئت مدیره رای به ادامه کار با بردیف و رعایت تعهد از سوی هر دو طرف می دادند، بردیف بر می گشت؟

جالب است که باشگاه تراکتور دیگر با تصمیمات عجیب زبانزد شده است این باشگاه در حالی که هیچ کس فکر نمی کرد با وساطت آزمون بردیف را به خدمت گرفت و در حالی که مسئولیت فنی تیم را برای 5 سال به او سپرده بود با جدایی به این راحتی موافقت کرد.آنها حالا حتی دم از شرط تمدید می زند! چرا تا امروز صحبتی مبنی تمديد به شرط رضایت دو طرف نبود؟ چرا می‌گفتند بردیف به مدت ۵ یال مسئول فنی تیم است و چرا نگفتند این ۵ سال به شرط است و او اگر بخواهد می‌تواند برود؟ یعنی این قرارداد اینقدر شل بیته شده بود؟ بردیف حتی منتظر اعلام باشگاه نماند او حتی به درخواست باشگاه برای بقا تا نیم فصل هم پشت کرد و رفت. او از هواداران تراکتور عذرخواهی کرد و مدعی شد چون پیشنهادی از وطنش دریافت کرده است نمی تواند به آن جواب رد دهد اما نگفت چرا به راحتی به باشگاه طرف قراردادش به این راحتی بی تعهد می‌شود؟آیا این شرط در قرارداد او وجود داشت که در صورت دریافت پیشنهاد از سوی کشورش می تواند بزند زیر همه تعهداتش با باشگاهی چون تراکتور؟  او از بازگشت به ایران می گوید و از این که شاید زمانی به فوتبال ایران برگردد حرف می زند فارغ از این که فکر کند او از دید فوتبال ایران دیگر قابل اعتماد نیست. چرا که قرار نیست فوتبال ایران یک بار دیگر به او اعتماد کند تا او بیاید پولش را بگیرد و هر وقت پیشنهادی از کشورش آمد بگذارد برود.

بدون شک مربی بدون تعهد به درد هیچ باشگاهی نمی خورد. با این حال شایعاتی زیادی در مورد جدایی این مربی وجود دارد. برخی از اختلاف او با مدیران باشگاه می گویند. صحبت از اختلافش با بازیکنانش است و حتی شنیدیم او علاوه بر قرارداد ورزشی، در نتیجه یک رابطه تجاری به تراکتور آمده است اما از صحبت های او که از زنوزی و باشگاه تراکتور گفت اینطور برداشت می شود که همه چیز عادی است. البته اظهارات او را باشگاه تراکتور منتشر کرده است و بیشتر به نظر می رسد هدف باشگاه تبریزی از انتشار این اظهارات مربی روس که تاکید زیادی روی تعامل کاملش باشگاه داشت، این بود تا خود را از هر گونه انتقادی درخصوص جدایی بردیف تبرئه کند. دلمان می خواهد باور کنیم که بردیف به دلیل مربیگری در روسیه تراکتور را ترک کرده اما وقتی مدیرعامل باشگاه با صراحت می گوید: باتوجه به اینکه «سوچی» و «زنیت» تیم‌های ریاست جمهوری روسیه هستند به ایشان دستور داده بودند که هدایت سوچی را برعهده بگیرد.

 بردیف به من گفت اگر تیم‌های درجه یک اروپایی خواستار حضورم می‌شدند احتمال داشت در تراکتور بمانم، ولی اکنون مجبور هستم بروم. کمی عجیب به نظر می رسد. مدیرعامل باشگاه تراکتور واقعا به این بهانه به بردیف رضایت داده و تیمش را در حساسترین برهه زمانی بلاتکلیف کرده است.

بهتاج حرف های عجیب دیگری می زند و مدعی است که بردیف مجبور بوده به این تیم روس برود در حالی که همه دیگر می دانند که این مربی از قدیم رابطه خوبی با دولت روسیه داشته است. او که ارتباطاتی نزدیک با ولادیمیر پوتین و حتی اطرافیان او دارد. از این رو به احترام دوستی اش به سوچی رفته و نمی توان گفت اجباری در کار بوده است. ضمن اين که بردیف اولین باری نیست که چنین کرده و پیش از این هم به خاطر تیم های حکومیت به خدمت در آمده است. حالا باشگاه تراکتور از هواداران می خواهد آرام باشند و به شایعات توجه نکنند. این باشگاه به هواداران پر شورش اطمینان می دهد که اتفاق خاصی نمی افتد و شاید این حرف مزحک ترین دلداری باشد که آنها برای آرام کردن هواداران تیمشان انتخاب کرده اند. تراکتور با بردیفی که ابتدای فصل به خدمت گرفته بود نتوانسته بود به یک نظم تاکتیکی برسد حالا با تغییر مربی قطعا باید از اول شروع کند و چه بسا با این نفرات که باشگاه می گوید به اختیار بردیف جذب شدند هم نتواند به کارش ادامه دهد و ریزش داشته باشد.

همین چند هفته قبل مدیر تیم تراکتور مدعی شد برای تقویت برخی خطوط احتمال تغییر در لیست نفرات وجود دارد حال مربی جدید هم بدون شک از این شانس برای تزریق نفرات مورد نظر خود استفاده خواهد کرد.صحبت از بازگشت ساغلام است و همان مربی که حتی یارگیری را برای تراکتور آغاز کرده بود

اما به یمن ورود بردیف به خانه فرستادندش. ساغلام تیمی را در این مدت به اختیار نگرفته او معمولا مربی بیکاری است و خیلی کم شنیدیم تیم داشته باشد. درست مثل تونی اولویرا که هیچ وقت تیم نداشت و هر وقت تراکتور دلش می خواست به سراغش می رفت. این بار هم از بازگشت او صحبت می کنند اما باز هم نمی توان روی این مربی حساب کرد چرا که معمولا باشگاه تراکتور ذهن ها را به سویی بازی می دهد و انتخاب دیگری را از درون گردونه شانس بیرون می کشد. در شرایطی که مربی کار بلد بدون تیم در بازار نیست شاید هم یک مربی داخلی بی تیم سر از تراکتور در آورد. در این شرایط هرگز نمی شود افکار باشگاه تراکتور را پیش بینی کرد چرا که همواره در تصمیمی غافلگیر کنند گزینه ای را انتخاب می کند که نمی توانستیم از قبل حدس بزنیم. پیش از این نیز گزینه هایی چون فیروز کریمی و یا همین بردیف و حتی ساغلام به همین شکل انتخاب شدند. پس باید باز هم منتظر یک تصمیم غیر قابل پیش بینی باشیم.