خیلی عجیب است که با حذف استقلال از آسیا همه به دنبال مقصر می گردند تا قاصر را به قربانگاه ببرند، غافل از آنکه اگر با حساب و کتاب عمل نکنیم تمام باشگاه های ما از گردونه رقابتهای بینالمللی حذف می شوند!
این روزها از گوشه و کنار می شنویم که نمایندگان مجلس و دولت با برپایی جلساتی با مسئولان وزارت ورزش، رئیس فدراسیون فوتبال و روابط بین الملل آن و رئیس سازمان خصوصی سازی در پی اطلاع از چگونگی و دلایل حذف استقلال از آسیا هستند.
این تلاش و پیگیری دیرهنگام است و به قول قدیمی ها، حکایت نوشدارو بعد از مرگ سهراب را در اذهان متبادر می کند. در این زمینه باید از قبل هوشیار می بودیم و مدبرانه و آگاهانه عمل می کردیم تا دچار این بلیه نشویم.
برای اطلاع مسئولان عالی رتبه دولت و مجلس، وزارت ورزش و... نکات مهمی از تصمیمات اخیر فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا را قلمی می کنیم تا همگان بدانیم چه خطرات مهمتری فوتبال باشگاهی ما را تهدید می کند.
در واقع حذف استقلال یک نمونه از سو مدیریت بود که مناقشه جدی در کشور و ورزش ما ایجاد کرد و همه را به صرافت انداخت. حذف پرسپولیس و... هم خیلی دور از انتظار نیست، زیرا تیمهای باشگاهی ما برای کسب مجوز حرفه ای، فاقد شرایط اولیه و استانداردهای مورد نظر مراجع ذیصلاح بین المللی هستند. راه دور نرویم و به اصل ماجرا بپردازیم.
فیفا برای سال آتی پنج محور اصلی برای باشگاه های عضو تعیین کرده است که کنفدراسیون فوتبال آسیا هم از آنتبعیت می کند. یعنی باشگاه هایی که محورهای مورد نظر مراجع بین المللی را درمباحث مالی و درآمد زایی مراعات نکنند، مجوز حرفه ای صادر نمی شود و اتوماتیک وار از گردونه رقابتهای بین المللی حذف می شوند.
اینپنج محور مهم مالی و کسب درآمد را با هممرور کنیم:
اول: حق پخش تلویزیونی
دوم: تبلیغات محیطی
سوم: تبلیغات روی البسه
چهارم :ترانسفر بازیکن
پنجم: در آمد روز مسابقه
خوب در گام اول باید قبول کرد که باشگاههای ما در محور نخست و در موضوع حق پخش تلویزیونی سالهای متمادی دچار مشکل هستند.
رفع این چالش از عهده وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال و... هم خارج است.
این نکته یک مطالبه عمومی است و باید به نحوی آن را رفع و رجوع کرد. در موضوع تبلیغات محیطی و بلیت فروشی و درآمد روز مسابقه هم باشگاه های ما هیچ نظارتی ندارند. برای مثال در روز مسابقه، باشگاه میزبان باید راسا امور بلیت فروشی را انجام دهد.
از محل تبلیغات محیطی منتفع شود و در فضای ورزشگاه برای فروش پیراهن و شال و کلاه و فروش خوراکی ها و... اقدام کند و به کسب درآمد بپردازد.
فوتبال باشگاهی که هیچیک از مولفه های مورد نظر از جمله حق پخش و بلیت فروشی در ورزشگاهها و درآمد روز مسابقه را در اختیار ندارد، چگونه می تواند موارد اعلامی فیفا را اجابت کند و مجوز لازم را به دست آورد؟
از طرفی سوال بعدی فیفا داشتن دفاتر دقیق مالی از جمله روشن بودن صورت هزینه ها و درآمد باشگاهها است و حمایت دولت ها هم مورد قبول آنها نیست. این دغدغه ها و دلمشغولی ها را باید جدی گرفت و با کمک دولت و مجلس و مراجع ذیصلاح راه چاره ای برای این سوالها و مطالبات فیفا یافت و مجوز لازم را کسب کرد.
نویسنده: احمد میرزاییان