پنجشنبه بیست و هفتم دی ماه
پای صحبت عزت طاهر خانی پیشکسوت فوتبال

حال‌ و روز فوتبال ناگفته پیدا است

 پای صحبت کسی نشستیم‌که روزگاری برای خودش در فوتبال برو بیایی داشت. در مرکز زمین تیم راه آهن مردی جولان می داد که با هر پاسی. نظام تاکتیکی تیم حریف را برهم می ریخت. سخن از عزت طاهر خانی است.

نام شناسنامه ایش منوچهر است، اما از‌ کودکی او را عزت صدا می‌زدند. عمده روزگار ورزشی اش را با راه آهن گذراند.حدود ۱۲ سال پیراهن راه آهن را برتن کرد تا ثابت کند که عشق به پیراهن معنا دارد. می توانست به تیم‌های بزرگتر و پر تماشاگر ورود پیدا کند اما فوتبالی که عشق در آن جریان دارد، تعویض پیراهن سخت است.

با تیم جوانان اقبال شروع کرد، جایی که عباس رضوی و حسین آبشناسان به عنوان مربی حضور داشتند. سپس به تیم قصریخ رفت و آنگاه به تیم جوانان راه آهن پیوست. از امیر ابوطالب واردشیر خان لارودی که در ردیف سازندگان و اکتشاف بازیکنان مستعد و جوان بودند به نیکی یاد می کند و اعتقاد دارد که فوتبال ایران به این دو مرد و سایر سازندگان بدهکار است.

طاهرخانی اکنون ۷۱ بهار را گذرانده است و همچنان با عشق دیرینه اش که فوتبال باشد زندگی می کند. دورهمی تیم پیشکسوتان راه آهن همان عشق و سرگرمی این پیشکسوت است که چرخش و گردش زمانه با او خوب تا نکرده است.

دل پری از فوتبال و برخی از دوستان قدیمی اش دارد. حرف هایش دلسوزانه است و می گوید: حدود ۱۲ سال با پیراهن راه آهن زندگی کردم، به تعداد پرشماری از پیشنهاد ها جواب منفی دادم، در اواخر فوتبالم به بوتان و دارایی رفتم و در ایستگاه آخر با تیم آتش نشانی که زیر نظر علی آقا کاظمی قرار داشت کفش هایم را آویختم. جمعا چیزی حدود ۲۵سال دوران فوتبالیم طول کشید حالا در این سن و سال کسی نیست که حالی از ما بپرسد. خدا پدر و مادر کریم صفایی را بیامرزد که در دفترش کارش دست ما را بند کرده تا صاحب لقمه نان شویم، همچنین باید از اکبر اسدزاده یاد کنم که کار بیمه ما را ردیف کرد تا صاحب آب باریکه ای شویم.

اگر زمانه به عقب برگردد و شرایط‌ فوتبال به شکل کنونی باشد هرگز  پادر فوتبال نخواهم گذاشت.

خاک فوتبال را ما خوردیم، سودش را دیگران بردند که حتی تو عمرشان بغل پا به توپ نزده اند. مانند من که خاک خورده فوتبال‌هستیم کم نیست، تماما کنج منزل مانده اند.

دوست ندارند ما پیشکسوتان در فوتبال فعال باشیم چون میدانند که قدیمی ها پاک و سالم هستند و زیر بار سفارش نمی روند.

آکادمی فوتبال مرکز در آمد شده است. خیلی ها از طریق همین آکادمی به زندگی لاکچری رسیده اند چون پول می گیرند. باور کنید که آکادمی های امروز همان سوپر مارکت هستند. طبیعی است که در این فضا به ما کار یا پیشنهاد داده نمی شود. هرکس پول بدهد فرزندش در‌ اکادمی ثبت نام خواهد شد. در دوران ما عشق بود و فوتبال، اما حالا فوتبال به پولبال تبدیل شده است.

تا مادامیکه امثال تاج و کفاشیان سکاندار فوتبال باشند، فوتبال ما روی خوش نخواهد دید، این آقایان بگویند در دوران مدیریت شان در فوتبال کدام بازیکن پر آوازه و یا رشد داشته است. فوتبال محل کسب شده حتی برای ‌مدیران اگر لازم باشد در زمان خودش‌خواهم گفت‌ که متولیان فوتبال از کنار فوتبال به کدام کارها مشغول هستند. از صادرات خاک بگیر تا واردات اتوموبیل و ساخت و ساز در داخل و خارج از کشور و آهن آلات و میلگرد.

جالب است آکادمی ها در اختیار ‌مربیانی قرار گرفته که خودشان فوتبال بازی نکرده اند، اینان چگونه می توانند نقش بازیکن ساز را بگیرند. دقیقا فساد فوتبال از همین جا شروع می شود. به اعتقاد من امتیاز آکادمی فقط برای باشگاه هایی صادر شود که در لیگ های برتر و لیگ یک و دو صاحب تیم هستند، باید به این بساط نون دونی به نام آکادمی پایان داد.

یاران دیروز، رفیقان امروز هستند. در گذشته هم تیمی ها مانند اعضای یک خانواده بودیم. هنوز هم با هم هستیم. خانواده همچنان پا بر جاست، از حافظ طاحونی، تابانی، فریاد شیران، شکورزاده، ایرج سائلی، اکبر محبی، محرمی، قلعه نوعی، مرتضی فنونی زاده پیوس و کرمانی مقام همه با هم هستیم. اما امروز فقط پول را عشق است و از رفاقت و عشق وخانواده و جوانمردی و احترام خبری نیست.

آیا این درست است من و امثال من که حدود ۲۵ تا۳۰ سال با فوتبال بودیم، امروز نتوانیم همراه و یا در کنار فوتبال باشیم اما برخی ها با 10 شغل غیر ورزشی، به فوتبال چسبیده اند و خود را صاحب خانه می دانند.

درد فراوان است اگر حرف بزنم 45 سال طول می کشد تا نوشته‌ شود، وقتی که طرف دوومیدانی کار بود، می شود رئیس فدراسیون فوتبال خود بخوان. وقتی میکانیک به ریاست بیمارستان گمارده می شود چه برداشتی خواهید داشت، به همین خاطر  هر روز پس می رویم.

گفت گو: اکبر عزیزی