امیر قلعهنویی به یک ترکیب ثابت در تیم ملی رسیده، این ثبات در فاز تهاجمی کمنقص و امیدوارکننده بوده اما در ساختار تدافعی همچنان پر از ایراد است که بخشی از آن به انتخابهای او برمیگردد.
اخراج امروز شجاع برای چندمینبار از این حقیقت نگرانکننده پرده برداشت. اما چرا همچنان دعوت میشود؟ اگر شاخص این تصمیم کادرفنی، فقط تجربه است که گرهی از کار تیم ملی باز نمیکند. او کُند و سنگین است، جا میماند و در ۳۵ سالگی همچنان در مهمترین موقعیتهای بازی تیم را به دردسر میاندازد.
اگر قرار است تیم ملی هزینه اشتباهاتفردی را پرداخت کند، بهتر است این اتفاق برای جوانترها بیُفتد که آینده تیم را میسازنند. همینها را میتوان درباره خط هافبک تیم ملی هم گفت که بیتحرک و ناتوان در توسعه بازی و خلق موقعیت فوتبال تیم ملی را به ستارههای تهاجمیاش وابسته کرده است.
مسابقه یک طرفهای که میتوانست یکی از پرگلترین مسابقات این دوره از بازیها به نفع ایران شود، اما با اخراج منتظره شجاع خلیلزاده و بر هم خوردن ساختار تاکتیکی، تا یک قدمی فاجعه برای تیم قلعهنویی هم پیش رفت و در آخر فقط شانس آوردیم که بردیم!
حالا اگر شجاع کارت قرمز نگرفته بود، تیم ملی شانس بالایی برای کلین شیت داشت و ساختار دفاعیاش نابود نمیشد. کنعانی که به تازگی از مصدومیت رها شده استراحت میکرد.
قایدی بیشتر به حملات کمک و حسیننژاد با استعداد و بعضی بازیکنان جوان دیگر جوان هم فرصت بازی پیدا میکردند و تیم ملی دو گل خورده از کره شمالی در رقابت مستقیم با ازبکستان روی آمار تیم ملی تاثیر منفی نمیگذاشت.
نویسنده: نیلوفر مژدهی