جمعه دهم فروردین ماه

والیبال، تنگی نفس و هوای تازه

لطفا به هیچکس برنخورد، به اعتقاد ما دو سه نفر خیلی خوب و فنی گپ زدند و به قول معروف جاده خاکی نزده بودند، یکی از این اشخاص محمدرضا تندروان بود که زیبا گفت: مربیگری مرز نمی شناسد، ایرانی و خارجی به شرط اینکه مثل پارک کی وون و ولاسکو سیستم وارد والیبال ایران بکنند مورد پذیرش بازیکنان و موجدد تاثیرات عمیق خواهند شد.

... و اما جهانگیر سید عباسی، دایی سعید معروف که دوره طولانی شش ماهه مربیگری را در دانشگاه بوداپست مجارستان گذرانده است از زاویه ای دیگر به قضیه پرداخت و گفت: والیبال ما دچار تنگی نفس شده است، باید فکری برای جوانانی که پشت خط تیم ملی هستند اندیشید، اما با چهره های بزرگی که داریم بهتر است که تیم ملی را در المپیک به یک مربی بزرگ بسپاریم و سپس بعد از المپیک که بازیکنان پا به سن گذاشته کنار می روند و یا باید بروند استارت تیم جوانتر را با مربیان ایرانی آغاز کنیم، محور بحث نشست یکروز انتخاب سرمربی تیم ملی بود و فکر می کنم دو دیدگاه ابراز شده فوق حداقل در چارچوب دستور جلسه بود!

بعضی ها که اصلا حرفی برای گفتن نداشتند و نمی دانیم بر چه اساسی انتخاب و دعوت شده بودند.

نویسنده: جمشید حمیدی