چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه
فرق فرگوسن و ژنرال؛

بازآرایی تیم یحیی

وقتي بازی پرسپوليس - گل گهر بلافاصله بعد از مسابقه فوق العاده زيبا و با كيفيت منچستر سيتی- منچستر يونايتد پخش می شود! بديهی است هم ديدنش حوصله می خواهد و هم قضاوت درباره عملكرد فني سخت می شود.

پرسپوليس كه با يك تركيب متفاوت نسبت به بازي هاي قبلي خود خصوصا در خط دفاع، به ميدان آمده بود! نشان داد يحيی گل محمدی با وجود همه محدوديت ها و چالش هاي فني و غير فني كه پرسپوليس داخل زمين و خصوصابيرون مستطيل سبز با آن روبروست (!) اما او درد را درست تشخيص داده است؛ سيد جلال برغم همه توانمندي هاي فردي و برخورداري از تجربه بالا در بازي هاي اخير نشان داد از آن صلابت و سرعت و دوندگي دوران اوج برخوردار نيست و به همين دليل ناخواسته در طول بازي  خط دفاع را عقب نگه مي دارد وعقب بازي كردن دفاع يعني كاهش قدرت تهاجمي پرسپوليس كه در بازي مقابل الهلال و ايضا آلومينيوم اراك به وضوح ديده شد.

يحيي بدرستي دست به بازآرايي زد .اما بازي با سه دفاع مركزي نيازمند هماهنگي بيشتر و ابزارهاي ديگري است كه پرسپوليس فعلا كم دارد. اما فراموش نكنيم كه پرسپوليس با وجود بازآرايي تركيبي جلوي تيمي در تهران به تساوي رسيد كه گل گهر نصف تيم خودش را در كنارزمين دراختيار نداشت.يعني امير قلعه نوعي را..!

سوال اين است ؛ چرا و به چه دليل قلعه نوعي بايد محروم باشد؟ چرا او به خاطرجمله اي كه اولا در حوزه فوتبال حرف همه فوتبالي ها و در اجتماع حرف آحاد جامعه است بايد براي شش ماه از همراهي تيمش محروم باشد؟ آيا فوتبال ما پاك است؟

اگر جامعه ما آنقدر سالم و عاري از ناپاكي است، چرا مسئولان جدید با شعار فساد ستيزي پا به ميدان گذاشته و برآن اصرار دارد؟

قصد مباحث اجتماعي را نداریم. حرف ما درباره ژنرال فوتبال است. مردي اثر بخش در مستطيل سبز كه به عنوان موفق ترين مربي ليگ برتر با حضورش در هرتيمي موجب رشد و تعالي آن تيم و توسعه منطقه ذيربط بوده و البته توجه و استقبال مردم فوتبالدوست.

امير قلعه نوعي كه اي نروزها تيمش سوداي قهرماني دارد و اتفاقا خوب هم بازي مي كند.  ديروز به جاي حضوركنارزمين ناگزيراز جايگاه ويژه شاهد عملكرد بازيكنانش بود.

معناي اين حرف اين است كه اگر كنار زمين بود شايد از بازآرايي يحيي استنتاج ديگري حاصل مي شد. بدون دليل چنين ادعايي ندارم.

همين كه بدانيم چرا در كنار مستطيل سبز محدوده فني ايجاد شده و اينكه فرگوسن درباره تاثير حضور مربيان در اين منطقه چه گفتماني داشت ،آنگاه قضاوت درباره اينكه گل گهر پنجاه درصد قدرتش را در اختيار نداشت! حرف بيراهي نيست.

براستي فدراسيون فوتبال چه زماني مي خواهدبجاي بستن زبان واقعيت با فساد مبارزه كند؟

انصافامحاسبه هزينه فايده قلعه نوعي در  فوتبال در مقايسه با يك جمله اعتراضيه كه واقعيت بود چه ميزان است؟

نویسنده: مجيد سعيدی