اینروزها عدهای با راه انداختن جنجالهای ضداخلاقی و وارد کردن خدشه به شخصیت افراد درصدد حضور در کمیته ملی المپیک هستند و این بدترین نوع از مطرح کردن و تحمیل نمودن خود برای تصاحب کرسی ریاست کمیته ملی المپیک است.
فردی که در روزگاری نه چندان دور نتوانست کرسیای که در کمیته ملی المپیک بدنبالش بود را تصاحب کند و در مسابقات المپیک به مدد مسئول پیشین روابط عمومی وزارت ورزش درصدد تحقیر دیگران بود، اکنون سعی و تلاشی مذبوحانه می کند و برای تصاحب کرسی ریاست کمیته ملی المپیک این روزها دست به هرکار ضداخلاقی و ضد ورزشی میزند و فضای ورزش کشور را همچون دوران مدیریتش ملتهب و ناآرام می کند.
عملکرد وی در دوران تصدی مسئولیت مهمی که داشت تحت تاثیر روزمرگی قرار گرفت و در دوران وی هیچ اتفاق موفق خاصی که بتوان از آن به عنوان شاخصترین عملکردش اشاره کرد رخ نداد و ترک فعل در نظارت بر عملکرد سبب خسران و آسیبهایی بویژه در فوتبال ملی و باشگاهی و امور بینالملل برخی فدراسیون ها شد. از طرفی حضور ورزشکاران دوپینگی در فدراسیون تحت مسئولیت، مسئله افتضاح اخلاقی سالهای گذشته در اردوی تیم ملی و شکست های پی در پی در قبال تلاش وی برای دخالت در انتخابات مجامع فدراسیونها نشان از عدم مقبولیت او نزد جامعه ورزش دارد و جملگی موانع بسیار قوی و محکمی برای عدم تحقق ماجراجویی و رویاپردازی اینگونه افراد است.
جامعه ورزش بیتدبیری و بی دانشی وی و تیماش در تدوین آئیننامه ها و دستورالعملها را که با اصلاحات چندین مرتبهای هنوز هم دارای اشکالاتی هست و بنظر با هدف ضربه لحظه آخری بود را فراموش نمیکنند، چنین فردی با کارنامه ضعیف چگونه سودای مدیریت و راهبری ورزش قهرمانی کشور را در کرسی مهم ریاست کمیته ملی المپیک خیالپروری میکند؟
نویسنده: علی افتخاری- کارشناس ورزش