جمعه هفتم اردیبهشت ماه

مرد برنده...

قهرمانی استقلال با فرهاد مجیدی را نمی توان یک اتفاق دانست، نمی توان به عوامل بیرونی ارتباطش داد یا ضعف رقبا را در آن سهیم دانست.

استقلال قهرمان شد، چون کادرفنی این تیم اصول و قواعد حرفه ای گری را رعایت کرد و مانع از آن شد که حاشیه های مرگبار و اکثرا ناجوانمردانه وارد تیم شود و شرایط روحی و همچنین فوتبالی شاگردانش را بر هم بزند.

وضعیت استقلال چندان هم گل و بلبل یا متفاوت از رقبای تا دندان مسلحش نبود که بشود گفت جز قهرمانی، انتظاری از مجیدی و تیمش نمی رفت.

حسابش را بکنید در اوج رقابت‌ها صحبت از سربازی دو مدافع ثابت استقلال به میان آمد و چند هفته ای آرامش و تمرکز آنها را تحت تاثیر قرار داد.

در نهایت هم یزدانی و مرادمند از تیم جدا شدند تا در شرایطی که آقاسی هم چندی قبل از این اتفاق به فولاد بازگشته بود، کار به بازی دادن به غلامی برسد، بازیکنی که ماه ها به دلیل مصدومیت دور از مسابقات بود.

به اینها اضافه کنید جدایی مهدی قائدی را که استقلال به شدت به او وابسته شده بود تا در کنار کوچ نادری، دیاباته و...، دست فرهاد چندان باز نباشد و بالاجبار با اولویت های دوم و سومش وارد بازی ها شود.

یامگا و ژستد هم تازه وارد بودند و هیچ تضمینی برای جا افتادن زودهنگام و درخشان در ترکیب استقلال وجود نداشت.

از این دست موارد بسیار است، اما امروز که استقلال قهرمان لیگ برتر شده کمتر کسی به آن اشاره می کند و برخی هم چنان این موفقیت را بی ارزش جلوه می دهند که انگار مجیدی و شاگردانش کمترین و کوچک ترین کار ممکن را انجام داده اند.

قهرمان کردن تیمی که با کسب عنوان بیگانه شده و بحران‌های متعددی را پشت سر گذاشته بود، اصلا کار آسانی نبود اما مجیدی، بی توجه به حاشیه های ویران کننده و دست اندازهای ایجاد شده توسط خودی و غیرخودی،  فقط و فقط کار کرد و با ایمان به باورها و عملکردش پیش رفت.

عده ای این بی تفاوت بودن فرهاد به حاشیه ها را «خود رایی» و غرور جلوه دادند، غافل از اینکه فردی با این مشخصات هرگز سراغ دستیار درجه اول خارجی نمی رود و مربیان داخلی مجربی نظیر صالح مصطفوی را کنار خود قرار نمی دهد.

شک نداریم این مرد برنده، بی توجه به موفقیت امروزش، در فکر تشکیل تیمی قدَرتر برای تداوم این موفقیت است و چه بسا موقعیت فعلی را اصلا پیروزی بزرگی به حساب نیاورد.

این مجیدی می تواند بیش از اینها توفیق حاصل کند چون بسیاری از فاکتورهای حرفه ای گری را درون خود دارد.

نویسنده: حامد فرضعلی بیک