جمعه هفتم اردیبهشت ماه
فوتبالی که پایه و اساس ندارد؛

طراحان اصلی تغییرات چه کسانی هستند؟

آنها که در  جام‌جهانی ۱۹۹۸ فرانسه موجب برکناری ایویچ شدند و در سال ۲۰۰۶ دو دستگی را در زمان  مربیگری برانکو ایجاد کردند، حالا برای رسیدن به منافع خود از زوایای دیگر بر طبل اختلاف می کوبند.

فوتبال ما و مدیریت آن پایه و اساس درستی ندارد. در همه حال نظرات شخصی و منافع باندی و گروهی بر مصالح و منافع کشور ارجحیت داشته است.

یادمان هست که در آستانه جام جهانی فرانسه چگونه بازیکنان حاضر با دخالت افراد پشت صحنه پشت ایویچ را خالی کردند و یک شبه او را کنار گذاشتند.  در سال ۲۰۰۶ هم چوب اختلاف بازیکنان را خوردیم.

در آن ایام اختلاف دایی و علی کریمی در درون زمین چگونه به تیم ملی زد.

گویی عادت کرده ایم همیشه در دقیقه نود تصمیم بگیریم و هواداران فوتبال را در انتظار بگذاریم.

متاسفانه فوتبال باشگاهی و ملی در بیراهه سیر می کند و این روند رنجش خاطر علاقه مندان را فراهم‌ کرده است.

در اوضاع فعلی که مدیریت فوتبال صاحب اصلی خود را نمی شناسد، همه در امور آن دخالت ‌می کنند.

از ساختمان ریاست جمهوری تا مجلس و وزارت ورزش و نهادهای دیگر وارد صحنه شده و هر یک عقاید خود را تحمیل می کنند.

تضاد و دو گانگی در میان بازیکنان شاخص هم‌ مزید بر علت شده و باعث افزایش تنش و مناقشه شده است.

برخی منتظر هستند تا خبر نهایی در جلسه امروز در فدراسیون منتشر شود.

گروهی اصرار دارند تا مجددا کی روش بر مصدر امور قرار گیرد.

طیف دیگری اعتقاد دارند، باید به اسکوچیچ اعتماد کرد و در جام جهانی کار را به او سپرد.

در این روزها ضلع دیگری در مثلث فوتبالی شکل گرفته است که افراد دیگری خارج از حوزه فوتبال آن را مدیریت می کنند.

این گروه امیر قلعه نوعی، علی دایی و جواد نکونام را شایسته تصدی امور فنی در مقطع ‌فعلی می دانند.

در این آشفته بازار و  تعدد نظرات و اختلاف پراکنی ها معلوم نیست چه گروهی پیروز این میدان خواهند شد.

آنچه که مهم و اساسی است نباید اجازه داد اختلاف در درون اردوی ملی پوشان ایجاد شود؛ چراکه انشقاق و دو دستگی باعث بحران می شود و فوتبال را به بیراهه هدایت می کند.

نویسنده: احمد میرزاییان