اسکوچیچ خوب یا بد بر کنار شد. در این اقدام دو اشتباه بزرگ به چشم امد.گماردن او از ابتدا در کنار تیم ملی اشتباه بود وهم زمان برکناری اش اشتباه دوم رشد و نمو داشت. اسکوچیچ بر کنار شد، اما آنقدر زمان را از دست دادم و به دنبال همه چیز رفتیم از جمله پرونده سازی برای عزل این و آن و از تیم ملی غافل ماندیم تا در بدترین شرایط زمانی و مکانی حکم بر کناری صادر شود.

اسکوچیچ زمانی وارد تیم ملی شد که  قرار نبود او برای مدرسه فوتبال در فوتبال ملی فعال شود، از ابتدا مشخص بود که او برای تیم ملی و برای جام جهانی وارد شده است. اکنون در بدترین شرایط برکنار شد، گرچه او در رقابت های مقدماتی جام جهانی در قاره آسیا نتایجی کسب کرد و سریعترین ورود به جام جهانی را به نمایش گذاشت که حتی کی روش هم با حضور هشت ساله اش در فوتبال ایران چنین امتیازات برتری کسب نکرد، اما باز برای آنهایی که قرار را بر برکناری او قیام کرده بودند، کافی نبود و نهایتا آن اتفاقی رقم خورد که خیلی خیلی دیر بود.

قصد دفاع از اسکوچیچ را نداریم، اما پسا اسکوچیچ شرایط پیچیده و سخت را مقابل تیم ملی قرارداد .اکنون هرمربی چه داخلی وچه خارجی مسئولیت در تیم ملی دریافت کند دردسر و استرس و روزهای طوفانی را به جان خریده است.

اگر اعتقاد به کوچکی اسکوچیچ از زاویه فنی وجود داشت، اکنون با تغییرات شکل این توقع و انتظار از سوی هواداران به تیم ملی هزاران برابر رشد کرده که حتما باید در نزد هشت تیم برتر جهان دیده شویم، چون فلسفه تغییرات بر این اساس شکل گرفته. هیچ بهانه ای هم قابل پذیرش نیست؛ چون در دل تغییرات این پیام گنجانده شده است. از این رو پسا اسکوچیچ روزهای سخت در انتظار است. این توقع در حالی به رشد شکل گیری خود ادامه می دهد که زمان برای ما تمام شده است. قطعا در صورت هر نوع نا کامی تیم ملی در جام جهانی، آقایان کمیته فنی و هیات رئیسه فعلی فدراسیون فوتبال چنانچه درتاریکی ها پنهان نشده باشند باید در صف اول پاسخگو باشند چون در زمان تمام شده دست به تصمیم گیری زده شد.