پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه

تاج و آینده فوتبال ایران؟

قبل از عقد قرارداد فدراسيون وقت با ويلموتس صريحا اعلام شد تاج بايد محاكمه شود.

دلایل به استناد آرشيو مطالب چند نكته كليدی بود آن هم از باب شان نزول رياست فدراسيون فوتبال كه چرا تبعيت محض از مركز فرهنگی ايران –ه لند داشته و چرا دستور وزير ورزش را مورد بررسی های فنی و كارشناسی قرار نداده و نهايتا به جای دعوت از ويلموتس به تهران  برای انجام مذاكره  به سفارت ايران در بلژيک رفت.

البته اكنون چون موضوع مدت هاست  سپری شده  از آن گذر می کنیم ويژه كه حكم ويلموتس هم تعديل شد.

و اما بحث امروز پيرامون مجمع انتخابات هشتم شهريور فدراسيون فوتبال است. انتخاباتی كه مهدی تاج از گزينه های جدی در عرصه اين رقابت حضور دارد.

درباره چنين حضور و هجمه ای كه از زمان ثبت نام او براي رياست مجدد فدراسيون فوتبال نسبت به وی صورت گرفته چه تحليلي بايد داشت؟

چرا بعد از تعديل حكم ويلموتس بلافاصله رسانه ها و به تبع آن رئيس كميسيون اصل ٩٠ موضع خصمانه گرفتند و حالا با نزديک شدن به روز انتخابات ماجرای تفحص از فولاد مباركه اصفهان علنی شده است؟ قرار است چه چيزی ثابت شود؟

اگرمهدی تاج متخلف است و مرتكب اختلاس و رشوه و مسايلي از اين دست شده، پس چگونه است كه صلاحيت وی مورد تاييد قرار گرفته است؟

آيا مرجع رسيدگی كننده به تخلفات آقای تاج، افكار عمومی و رسانه ها و اصل ٩٠ است؟ پس نقش بازرسی كل كشور و قوه قضاييه چيست؟

و مهم تر اينكه آيا لحظه ای انديشيده ايد كه چرا طی دو سال گذشته كه موضوع قرار داد ويلموتس گوش فلک را کر كرده بود و تمامی دستگاه های امنيتی و نظارتی به اين پرونده ورود پيدا كردند، اينک مهدی تاج با تاييد صلاحيت گزينه اصلی رياست فدراسيون به شمار می رود؟

پاسخ كاملا روشن است؛

شايد هركس جای مهدی تاج بود و آشكارا می دانست با حضورش با چه هجمه ای روبه رو خواهد شد،عطای آن را به لقايش می بخشيد اما به نظر می رسد مهدی تاج بايد حضور پيدا مي كرد كه ثابت كند اولا ناحق مورد قضاوت قرار گرفته است و ثانيا  فارغ از اين نظريه كه هيچ كس مدير زاده نشده و اكنون و در گام دو انقلاب كه مرحله ورود مديران جوان به عرصه مديريت كشور است -كه تبعا چنين نظريه ای بر حضور ميرشاد ماجدی صحه می گذارد - ليكن بايد اذعان کرد كه مهدی تاج با بيش از٤ دهه سابقه مديريتی كه بيش از نيمی از آن را در اركان مختلف مديريتی فوتبال سپری كرده و به تعبيری تمامي آزمون و خطاهای مديريتی را تجربه کرده، اكنون به مرحله ای از پختگی رسيده كه بدون شک قادر است با وجود همكارانی نظير مهدی محمد نبی و قنبرزاده مسير رشد  و تعالی فوتبال را با تدوين برنامه ای از جنس استراتريک و البته كاربردی علاوه بر حضور موثر در جام جهانی قطر و بهره مندی از ظرفيت های اين جام با سالم سازی و بازآرايی ساختار فوتبال كشتي طوفان زده فوتبال را به ساحل نجات رهنمون کرد.

با محدود شدن كانديدای انتخاباتی - حالا به دليلي  ولو انجام مهندسی در انتخابات- حضور مهدی تاج را حتی با رويكرد جبران گذشته بايد يک فرصت قلمداد كرد. فرصتی از جنس كارآمدی به لحاظ تجربه، دانش و مهارت در جهت پويايی فوتبال.

جان كلام اينكه براي مهدی تاج با اين هجمه ی پيش رو راهی جز اين وجود ندارد كه با اهتمام به رونق و توسعه فوتبال، خود را احيا  كند.

نتيجه آنكه فضای كنوني يک فرصت طلايی است برای تاج و فوتبال ايران، به شرط آنكه تاج مراقب حرف زدنش هم باشد.

صحبت از به کارگيری كی روش به هر بهانه ای -كه دليل اين جنس سخن گفتن در آستانه انتخابات فوتبال و جام جهانی امری بديهی است- نزد عوام نوعی بازگشت تلقی می شود.

نویسنده: مجید سعیدی