پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه
گفته ها و ناگفته های نوجوانان آسیا؛

نقد منصفانه یا نظر مغرضانه

تیم والیبال نوجوانان ایران فینال آسیا را به ژاپن باخت، بدون اینکه بخواهیم این شکست را فاجعه بدانیم باید از این معبر پلی به سوی آینده روشن بسازیم.

نخست اینکه تیم استرس داشت و بازیکنان کم تجربه بودند و بهانه ای بیش نیست چراکه حریف ما هم نوجوان بوده و در یک کشور غریب بازی می کرد و بالطبع باید بیشتر تحت فشار قرار می گرفت.

دوم اینکه تفاوت بارز در اجرای مهارت های فردی بین بازیکنان دو تیم بود. کافی است عملیات فنی تیم ژاپن را مرور کنیم تا متوجه شویم چشم بادامی ها  والیبال را کامپیوتری و بی نقص و کم اشتباه بازی می کردند و بچه‌های ما از این بابت فاصله ای آشکار با ژاپنی ها داشتند. اینجا ایراد فقط متوجه محمد وکیلی نیست. در کانون ها و مدارسی که مثل قارچ از گوشه و کنار می رویند نظارتی وجود ندارد و جنبه های تجاری آن بر آموزش جهان پیدا می کنند و در چنین شرایطی مربیان همه رده های ملی ناچارند از صفر آغاز کنند و کلی وقت و سرمایه هدر بدهند.

سوم؛ جای مربیان تخصصی در نیمه های پایه خالی است تا نو‌پاهای والیبال شیوه صحیح دفاع در بافت و سرویس و.‌‌.. را به طور عملی بیاموزند و با الگوپذیری زودتر به مهارت دست پیدا کنند.

چهارم؛ مسابقات اخیر ثابت کرده که  مناطقی چون گنبد و ترکمن صحرا بهترین  مناطق برای پاشیدن بذرهای مستعد است و به جای اردوهای طول و طویل شهرهای والیبال خیز را در اولویت قرار دهیم.

پنجم؛ بهترین بازیکنان تیم نوجوانان از دل مسابقات قهرمانی کشور در کاشان گلچین شده اند و در ترکیب اصلی تیم جای گرفته اند. پس به جای وقت تلف کردن بر تعداد مسابقات رده های سنی بیفزاییم.

ششم؛ راستی جای مربیان گنبد و دست در جوار تیم های ملی رده های پایه کجاست؟ آیا نباید مربیان این منطقه پراستعداد مورد حمایت و دیگری قرار گیرند؟

خلاصه اینکه؛ فدراسیون والیبال که برای همه تیم ها سنگ تمام گذاشته اعتقادی با آسیب شناسی دارد؟ منتظر می مانیم.