پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه

حسرت برای جای خالی فردوسی پور

جایگاه مجری یک برنامه تلویزیونی در صدا و سیما به حدی تنزل یافته که به راحتی چند نفری گرد هم جمع شده و بدون کمترین تفکر، سرمربی یکی از محبوب ترین تیم های مردمی کشور را به سخره می گیرد.

 آن روز که عوامل همه چی دان صدا و سیما روی نام مجریان توانمند کشور یکی پس از دیگری خط کشیدند و کج سلیقگی خود را به ما نشان دادند می دانستیم عاقبت کار به اینجا می کشد.

این که یک شبکه تلویزیونی از افرادی استفاده می کند که به هر دلیل شاید مورد تایید مخاطب نیستند یک بحث است و این که این مجریان به ظاهر همه چی دان و عقل کل بدون فکر دهان باز کرده هر چه دلشان می خواهد می گویند اما نظارتی روی عملکردشان نیست بحث دیگری است که قابل بخشش نیست. چطور ممکن است که این چنین افرادی که گاهی آبروی صدا و سیما را نیز به سخره می گیرند همچنان در برنامه های تلویزیونی باقی می مانند و هر روز برنامه ای مهمتر از دیگری به او می سپارند.

این حد از سخیف بودن نشانه نه تنها کج سلیقگی مدیران صدا و سیما بلکه نبود نیروی متخصص و اهل فن است. آن زمان که مجریان توانمند را رد کردید باید پیش بینی این تنزل جایگاه را هم می کردید. به واقع چاره ای جز تحمل این افراد نداریم. چرا که صدا و سیما مدتی است با حذف مجریان محبوب مردم؛ افرادی را به شبکه های راه دادند که ادعا دارند همه چیز را می دانند. ما کاری به شخصیت حقیقی این مجریان نداریم اما شخصیت حقوقی این افراد در جایگاه مجری صدا و سیما ملی به ما اجازه نمی دهد از عملکردشان راضی باشیم و نیستیم.وقتی عادل فردوسی پور حذف شد به وضوح مشخص شد در سیستم موجود چیزهایی غیر از صلاحیت و توانمندی برای حضور جلوی دوربین صدا و سیما لازم است.

وقتی مهمترین برنامه های صدا و سیما به افرادی با هزاران ایراد در اجرا داده می شود مشخص است که مخاطب هیچ ارزشی ندارد وگر نه باور کردنی نیست که مدیران ارشد صدا و سیما توان دیدن این نواقص را نداشته باشند.مجری توانمدی چون عادل فردوسی پور به جرم طعنه زدن به برخی ها از کار برکنار شد. این برکناری چه دستاوردی داشت جز تحمیل هزینه به صدا و سیما.

فردوسی پور کم به صدا و سیما خوش خدمتی نکرده بود. او که در هر مشکلی وابسطه به ورزش ورود می کرد از آنجا که خود را فرزند رسانه ملی می دانست به عهدش با صدا و سیما وفادار ماند و هر گز وارد بازی حق پخش نشد تا ثابت کند فرزند به قول خودش رسانه ملی است. اما در عوض او را با بی سلیقگی برکنار کردند تا یه برنامه قدیمی و پر مخاطب را نابود کنند؟ هزینه های سنگین برای حذف هایی که ناشی از کج سلیقگی مدیرانی است که نگران خوراکی که به مخاطب می دهند نیستند دیگری امری تکراری شده است. در چنین شرایطی وقتی این همه ندانم کاری را می بینیم فکر می کنیم که نکند عمدی در کار است چرا که حذف عادل او را نه منفور بلکه محبوب و محبوب تر کرد.

مسئله عادل فردوسی پور یا هر اسم دیگری نیست چرا که او هم عیب هایی دارد و اصلا نمی توانیم آدم بی عیب پیدا کنیم. موضوع طرز فکری است که حاصل آن، ظهور مجریانی سخیف با کمترین تفکر و تعقل است. شاید روزی بفهمند که حذف امسال فردوسی پور چه هزینه سنگینی برای صدا و سیما داشت آن زمان ممکن است امروز باشد. امروز که حضور یک مجری توانمند که برای اثبات توانایی صدا و سیما با حرف و عمل رفتار می کند و نیاز به حرف های بی سرو ته و تملق گویانه ندارد تا بقا خود را مستحکم کند. صدا و سیما شاید بداند که با این مجری نماهایی که به جای استعدادهای خود نشانده است چه سرمایه هایی سوزاند،ه چه هزینه ای هدر داده و چه دشمن هایی که برای خود نساخته است. نتیجه این تفکر حسرت است و حسرت.

تحریریه البرز ورزشی