پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه

بی اخلاقی و پرخاشگری در فوتبال بیداد می کند؟

فضای کنونی حاکم بر فوتبال باشگاهی حقیقتا آزار دهنده و غیر قابل تحمل است.

برای برون رفت از این ناهنجاری ها و بی اخلاقی ها باید فکری عاجل داشت. آنچه که در نمایش تحقیر آمیز به اصطلاح فوتبال دو تیم فولاد و پرسپولیس دیدیم به هیچ شکل در شان ورزش ما نیست. هیچکس قصور و کوتاهی خود را گردن نمی گیرد و طرف مقابل را متهم اول و آخر معرفی می کند. در این فضای زشت و سراسر هیاهو و پرخاشگری چه چیزی را به مخاطب و بیننده منتقل می کنیم؟

دلمان را به داشتن لیگ حرفه ای خوش کرده ایم، در صورتی که مربیان و بازیکنانمان ادبیات درست و به جا سخن گفتن را هم بلد نیستند!! چرا افراد برای حق طلبی به " ناحق" متوسل و متمسک می شوند و سخنان ناروا و زشت به طرف مقابل روا می دارند؟ در این گیرو دار وظایف مسئولان و متولیان باشگاه‌ها چیست؟

انگار آدمک‌هایی را در صندلی ریاست گمارده ایم که هیچ چیز را نمی بینند و در بزنگاه ها سکوت و خاموشی اختیار می کنند!! مادامی که این تفکر و نگرش غلط در فوتبال باشگاهی حاکم باشد و نتیجه گرایی در اولویت باشد یقینا از مجموعه اقدامات و تلاشها سودی عاید ورزش و فوتبال ما نخواهد شد.

باید قبول کنیم در ایجاد فضای غیرقابل تحمل کنونی همه مقصریم. کمیته های اجرایی، قضایی و انضباطی فدراسیون و سازمان لیگ با محافظه کاری و مصلحت اندیشی و عدم برخورد با خاطیان در صف اول متهمان قرار دارند! باشگاه هایی که تنها نام فرهنگی را یدک‌می کشند و از بودجه کشور و بیت المال ارتزاق می کنند کدام قدم های مثبت را برای ارتقای سطح فرهنگ و اخلاق و ورزش کشور برداشته اند؟

در این‌ گیر و دار وظایف و رسالت رسانه ها چیست؟ حمایت متعصبانه و جانبدارانه از تیم‌هاو دخالت دادن گرایش ها در تحلیل ها هم‌ مسیر فوتبال را به بیراهه برده است!

از طرفی صدور بیانیه های یک‌سویه، بی محتوا و تهی از بینش فرهنگی از سوی باشگاه ها هم بخوبی هویت این افراد را آشکار کرده است. چطور می توان قبول کرد مربی که بیش از صد بازی ملی داشته و حالا در کسوت مربی کار می کند تا این اندازه پرخاشگر، تندخو و عصبی باشد؟

بحث هدایت مربیان از کنار زمین به لحاظ انگیزشی و انتقال تدابیر تاکتیکی و روحی و روانی به بازیکنان یک اصل مهم در فوتبال حرفه ای به شمار می آید. متاسفانه مربیان ما بی دلیل پرخاشگری و ایجاد بلوا و آشوب را به درون زمین منتقل می کنند. نکونام فهم‌ خوبی از فوتبال دارد و با بازیکنانش به درک متقابلی رسیده است.او تاکتیک مقابله گرایانه را می شناسد و برای حریفان طرح و برنامه دارد.ساسان انصاری با بیان ساده ای شمه ای از برنامه های فولاد را برای مقابله با پرسپولیس بازگو کرد.

حیف نیست این تدابیر تاکتیکی را با شلوغ کاری و ایجاد فضای ملتهب به بیراهه ببریم و تلاش گروه آنالیز را نادیده بگیریم؟ به صراحت می گویم کادر همراه نکونام بسیار عصبی، معترض و پرخاشگر هستند. این تندخویی قطعا تمرکز را از او و تیمش‌سلب می کند و به بیراهه می برد. در نقطه مقابل هم باید به یحیی گل محمدی ایراد گفت که در بیان کلماتش و واکنش هایش در کنار زمین باید تامل بیشتری داشته باشد.

بیان هر کلمه و هر عبارت او به طور طبیعی با واکنش طرف مقابل روبرو می شود، همچنانکه که عکس العمل فولادی ها را پس از اظهارات گل محمدی دیدیم که تا چه حد باعث افزایش تنش ها و مجادله ها شد و...همانطور که پیش تر گفتیم مسئولان و متولیان دو باشگاه و مربیان و بازیکنان آنها جدا از مصاحبه های آتشین و عتاب آلود، به شکایت از یکدیگر هم متوسل شده اند؟

باید پرسید مردم و هواداران فوتبال از این رفتار های زشت و قبیح باید به کی و کجا شکایت ببرند و به کدام محکمه رجوع کنند؟ا جمالا باید گفت در این منازعه و مرافعه طرفین دعوا نمره مردودی گرفتند و حرف های بی ربط و یک‌سویه آنها ، باعث افزایش تنش شد.

از قدیم گفته اند:حرفی بزن که بتوانی آن را بنویسی.چیزی بنویس که بتوانی آن را امضا کنی. چیزی را امضا کن که بتوانی آن را به گردن بگیری.

نویسنده: احمد میرزاییان