پنجشنبه بیستم اردیبهشت ماه
دلایل افول فولاد چرا

 نماینده ایران با افت رو به رو شد؟

تیم فولاد طی چند سال اخیر روند رو به رشدی داشت دقیقا از همان روزی در سراشیبی سقوط قرار گرفت که سعید آذری مدیرعامل موفق خود را برکنار کرد.

بعد از آن انتخاب‌ها، در این باشگاه حتی با برگرداندن جواد نکونام هم شکل درستی به خود نگرفت و هر سال شاهد افت بیشتر این تیم هستیم. اعتراض ها به نکونام بالا گرفته و مدت ها است که صدای حیا کن رها کن از سوی علاقه‌مندان به این تیم به گوش سرمربی لالیگایی تیم فولاد می‌رسد از همان ابتدای فصل وقتی نکونام با بریز و بپاش فراوان سعی کرد دنبالروی تیم هایی چون استقلال، پرسپولیس و سپاهان باشد هشدارهای زیادی دریافت کرد و بارها به این مربی تذکر دادند که فولاد هر چند نماینده ایران در آسیا است اما لازم است روی استعداد های خوزستان حساب کند.

اما نکونام که به افکار خود اعتماد داشت بدون توجه به همه انتقادها با فرشید اسماعیلی مصدوم، اشگان دژاگه پا به سن گذاشته و قربانی ناکارآمد قرارداد بست. این سه بازیکن اوج بدسلیقگی نکونام بودند. هیچکدام نتوانستند به این تیم کمک کنند و حتی در مورد کارایی احتمالیشان تحقیق نشد.

در همان زمان انتقادهایی به گرشاسبی شد و هیات مدیره این باشگاه خواهان توجه بیشتر در یارگیری‌ها شد. اما از آنجا که نکونام با گرشاسبی و اسماعیل گودرزی، رئیس هیات مدیره همسو بودند روند یارگیری همانطور که نکو می‌خواست پیش رفت. این یارگیری‌ها نه تنها نتوانست باری از روی دوش تیم بردارد بلکه باعث ایجاد اختلاف از همان ابتدا بین اعضای هیات مدیره شد. این البته تنها چالش فولادی ها در یارگیری ها نبود.

در واقع هر بازیکنی که نکونام خواست را گرفتند یا با او تمدید کردند اما در نهایت این مربی مدعی شد آنچه را می‌خواست به دست نیاورده است.

یکی از غیر حرفه ای ترین اقدامات جواد نکونام تاکید این مربی به تمدید قرارداد با خارجی ها بود. با این حال به هیچ وجه ممکن نبود باور کنیم او پریرا را از دست بدهد. این که نکونام بخواهد مهاجم جدید به خدمت بگیرد قابل درک است اما از دست دادن بزرگترین گل زن چند سال اخیر از سوی او غیر قابل تصور بود. حتی اگر پریرا پول بیشتری می‌خواست باز هم به آنچه تا کنون نکونام برای خط حمله تیمش هزینه کرده و نتیجه نگرفته است نیز نمی رسید. با این حال تیم فولاد این مهاجم را از دست داد و خلا او هنوز هم در تیمش قابل لمس است.

از طرفی چرا باید کولی‌بالی که با اصرار نکونام تمدید کرد، در شرایطی که در دفاع جا افتاده بود و حتی خوب گل می زد با این وضعیت از لیست کنار برود. اختلاف بین اعضای هیات مدیره که از ابتدای فصل جرقه های آن زده شده بود در نهایت در میانه فصل به جدایی دو تن از آنها انجامید.

اختلاف در هیات مدیره به دعواهای هفتگی تبدیل شد و اعضا با هم تقریبا در همه موارد اختلاف داشتند. اختلاف اصلی بعد از جذب گومز اسپانیایی رخ داد. آنجا که نکونام با اصرار خواهان جذب این بازیکن فقط برای لیگ قهرمانان آسیا شد و با وجود برخی مخالفت‌ها در هیات مدیره، او را برای این مربی جذب کردند.

وقتی گومز در آسیا دقایق اندکی بازی کرد و به کار تیم نیامد طرف‌های مخالف بیش از پیش اعتراض کردند و مدعی شدند برای رسیدن نکونام به اهدافش پول باشگاه هدر رفته است. این اختلافات که دیگری به جر و بحث های علنی تبدیل شده بود در نهایت شکاف هیات مدیره را بیشتر کرد و دقیقا همین موارد هر چند پشت درهای بسته و در خفا جریان داشت اما پایه های تیم را سست کرد. برخی تصمیمات در باشگاه برای برخی اعضا پذیرفتنی نبود اما اتحادی که نکونام ، گرشاسبی و گودرزی داشتند در نهایت به جدایی دو عضو مخالف انجامید.

این اما همه ماجرا نیست چرا که در ادامه اتحاد سه جانبه کوچکتر شد و گرشاسبی که برای رسیدن نکونام به اهدافش از هیچ کوششی دریغ نکرده بود به جرم عدم نتیجه‌گیری تیم از کار برکنار شد. در واقع لیگ قهرمانان آسیا دلیل اصلی آن بود که گرشاسبی برود چرا که با توجه به شرایط حساس تیم نمی‌توانستند نکونام را برکنار کنند. اگر جام باشگاه‌های آسیا نبود تا حالا خیلی اتفاقات می‌افتاد. من شک ندارم از آسیا هم حذف می‌شوند!

گزارش: نیلوفر مژدهی