جمعه هفتم اردیبهشت ماه
قیاس عملکرد یحیی با دو مربی حریفان؛

چرا سپاهان و استقلال قهرمان نشدند؟

دلایل تسلط کاملتر گل محمدی به تیم پرسپولیس و چگونگی لغزش‌های مورایس و ساپینتو در مقاطع حساس باید بدرستی تحلیل شود.

کارشناسان و رسانه ها از دادن اطلاعات غلط به مخاطبان و ایجاد فضای نادرست باید اجتناب کنند.

حضور چند ساله گل محمدی در پرسپولیس و شناخت کامل از اوضاع و شرایط فوتبال داخلی و داشتن یک تیم کامل فنی در کنار خود از مهمترین عملکرد بهتر او در قیاس با دو مربی رقیب بود.

کریم باقری، افشین‌پیروانی، خانبان، سید جلال حسینی و گروه کامل پزشکی و آنالیز و...در کنار گل محمدی بودند و تجارب ارزنده خود را در اختیار مربی تیم قرار داده و در تنگناها عصای دست یحیی بودند.

مورایس اگر چه در مقایسه با گل محمدی و ساپینتو از امکانات نرم افزاری و سخت افزاری بهتر و کاملتری بهره می برد، اما به جهت اولین حضور خود در سپاهان دارای اشکالاتی در چیدمان و اعمال مدیریت فنی در تمرینات و بازی‌های رسمی بود.

مورایس جا داشت از یکی دو مربی مجرب داخلی در کنار خود استفاده می کرد. حاشیه سازی او و مصاحبه‌های آتشین برعلیه سازمان لیگ و گروه داوری و تکرار حمایت مسئولان از تیم پرسپولیس از جمله اشتباهاتی بود که باعث شد تمرکز این مربی کاربلد و با دانش سلب و متوجه موضوعات غیر فنی شود.

مورایس در ابتدای فصل به دلیل عدم شناخت از تیم اشتباهاتی داشت و امتیازات حساسی را از کف داد.

اوج این لغزش فنی در دیدار با ملوان رویت شد. او در چیدمان اولیه و تعویض ها و مدیریت مورد انتظار در ده دقیقه پایانی عملکرد نادرستی داشت.

تغییرات پیاپی در خطوط دفاع و مرکز زمین در نیم فصل اول و استفاده نامناسب از چند بازیکن داخلی و بازیکنان خارجی از عمده دلایلی بود که قهرمانی را از سپاهان گرفت.

در یک جمله باید گفت: حفظ مورایس و تقویت کادر داخلی در کنار او از ملزومات کار سپاهانی ها است.

اگر این موارد به دقت  اجرا شود سپاهان مدعی اصلی قهرمانی در فصل بعدی خواهد بود. درباره عملکرد ساپینتو حرف بسیار است.

او هم یک مربی حرفه ای، با دانش و پرانرژی بود که به جرگه مربیان داخلی پیوست. او در ابتدای فصل تیمی را از مجیدی تحویل گرفت که بدون باخت قهرمان شده بود.

ساپنتنو با باخت در دیدار اول با سپاهان کار را شروع کرد، اما رفته رفته با شناخت و آگاهی به تیم مسلط شد.

تغییرات پیاپی در مباحث مدیریتی  و رفتن آجورلو و فتح الله زاده و موضوع بدهی‌های تلنبار شده به شاکله تیم ضربه زد.

مطالبات بازیکنان نزدیک به هفت ماه پرداخت نشد. ساپینتو تقریبا از دور برگشت پولی دریافت نکرد و با تمام وجود به تمرینات و اداره تیمش پرداخت.

از این بابت ساپینتو محبوب قلوب هواداران شد، اما این سو مدیریت ها، بر عملکرد تیم و بازیکنان اثر منفی گذاشت. به لحاظ فنی باید اعتراف کرد، دست او مانند یحیی در کادر فنی باز و پر نبود.

با تمام احترامی که برای خسرو حیدری، بیژن طاهری و بهزاد غلامپور قائل هستیم، اما باید اعتراف کنیم استقلال برای کمک فکری، فنی و اجرایی می توانست از نفرات با تجربه تر و با دانش تری درکنار ساپینتو استفاده کند که تعدادشان در اردوی آبی ها کم نبود!

به لحاظ نوع و شیوه بازی هم شاهد عملکرد سینوسی استقلال بودیم. مهدی پور، ابوالفضل جلالی، حردانی و نیک نفس در زمره بازیکنانی بودند که ساپینتو آنها را از ترکیب اولیه دور کرد. در عوض میدان را به نفراتی چون: سعید مهری، سلمانی و پیمان بابایی داد.

شاید اگر مجیدی در استقلال می‌ماند با حضور مثبت یامگا در فاز تهاجمی، آنها قهرمانی را تکرار می کردند، چون قائدی و محبی هم در اوج آمادگی بودند.

به هر حال این شیوه نگرش ساپینتو بود که باعث حضور یامگا در پست دفاع راست شد. باید قبول کرد مصدومیت یامگا در نیمه اول بازی با پرسپولیس به کل تیم لطمه زد. به لحاظ شیوه بازی ایراداتی هم به تفکرات این مربی وارد است.

استقلال در چند بازی گذشته به تهاجم از جناح چپ‌ اصرار داشت. اگر چه قائدی درخشش چشمگیری داشت، اما محبی در راست از گردونه بازی خارج شد.

زوج او و حردانی پس از غیبت یامگا به شدت تضعیف و کارایی جناح راست استقلال را کاهش داد.

ارسلان ‌مطهری که تا پیش از دربی مهره ثابتی در کنار قائدی و محبی بود به یک باره نیمکت نشین شد و  بابایی به جای او به میدان آمد و...

استقلال با این اوضاع و احوال باید فردا در نیمه نهایی حذفی از نساجی پذیرایی کند و یا قهرمانی جام را بدست آورد. نکته مهم در این زمینه ضرورت حفظ ساپینتو در فصل بعدی است.

بگذارید او نفرات مورد نیازش را انتخاب کند و تیمش را ببندد. او حالا فوتبال ایران را شناخته و به ظرفیت بازیکنان پی برده است.باید به او کمک کرد تا استقلال را به افتخارات تازه برساند.

در طلیعه بحث به کادر کاملتر پرسپولیس و شناخت بیشتر گل محمدی اشاره داشتیم. آنها در قیاس با دو رقیب خود، از حمایت کامل درویش و اعضا هیات مدیره برخوردار بودند.

برد مقابل استقلال یک همبستگی و‌ پیوند مناسبی در تیم ایجاد کرد و باخت مقابل سپاهان در آزادی را از بین برد. تمرکز اصولی به تمرینات روزانه و ارتقا شرایط فیزیکی بازیکنان ملموس بود.

بازگشت سعید صادقی و رجعت دادن وحید امیری به خط میانی و آمادگی ترابی چهره تهاجمی پرسپولیس را تغییر داد. سروش و سرلک در مرکز زمین همخوانی درستی ایجاد کردند.

علی نعمتی در پست دفاع چپ درخشش خوبی داشت. در جناح راست اسماعیلی فر به اوج آمادگی رسید.

بیرانوند نقطه اتکا تیم بود و آل کثیر با دوندگی بالا عصای دست یحیی شد. مجموعه این عوامل از دقت و نظارت بهتر در تمرینات و آنالیز درست و فهم تاکتیکی کادر فنی پرسپولیس حکایت دارد.

در کنار این مسائل باید گفت: یحیی از انتخاب دیاباته و پریرا و نیمکت نشینی عبدی و عمری و آل کثیر ضربه خورد و در اوایل دور برگشت امتیازات حیاتی از کف داد.

معلوم نیست چه کسانی این دو بازیکن از رده خارج شده را به پرسپولیس تحمیل کردند و چرا او زیر بار این موضوع رفت؟

پرسپولیس پس از کسب جام در لیگ باشگاهی، حالا در عرصه مسابقات حذفی به ملاقات هوادار می رود. آنها برای به دست آوردن دومین ‌جام در یک فصل به تقابل مجدد با استقلال فکر می کنند.

هواداران دو تیم هم بی صبرانه منتظر این‌ مصاف سرنوشت ساز و زیبا هستند. از مجموعه این تلاش‌ها و اقدامات اجرایی در فوتبال داخلی باید تیم ملی قویتری بسازیم.

لیگ داخلی باید در مسیر تقویت تیم ملی گام بردارد و از نتیجه گرایی فاصله بگیرد.

جوانگرایی و ایجاد ساختار درست باشگاهی را باید در داخل پایه گذاری کنیم تا نتایج حاصله در تیم ملی نمود عینی بیابد و در عرصه های بین اللملی جلوه کند.

نویسنده: احمد میرزاییان